اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یاکتاب علم ثروتمند شدن در 15 فصل نوشته شده است که در ادامه بطور خلاصه به آنها خواهیم پرداخت:
در اولین فصل خلاصه کتاب علم ثروتمند شدن به این نکته می پردازیم که هیچ فردی نمی تواند به بالاترین مرتبه ارتقاء استعداد و کمال برسد مگر اینکه مقداری پول هم در کنار آنها داشته باشد. ثروتمند واقعی بدین معنی نیست که انسان در حد پایینی ارضاء شود. هیچ فردی نباید به کم قانع باشد در صورتی که بتواند بیشتر استفاده کند و لذت ببرد. انسانی که همه چیزهایی را که برای زندگی در طول عمرش لازم است را داشته باشد، ثروتمند است و هیچ فردی بدون داشتن پول نمی تواند همه چیزهایی را که می خواهد داشته باشد.
3 انگیزه برای زندگی وجود دارد: ما برای بدن، ذهن و روح زندگی می کنیم. هیچکدام از این سه انگیزه از دیگری برتر و مقدس تر نیست. هیچ فردی حق ندارد که فقط برای روح خود زندگی کند و ذهن و جسم را فراموش کند. هیچ کسی نمی تواند واقعا شاد باشد مگر اینکه بدنش بتواند همه کارکردهایش را بخوبی انجام دهد. انسان نمی تواند بدون غذای مناسب، لباس خوب و آزادی در طول زندگی خود جسم سالمی داشته باشد. استراحت و سرگرمی برای داشتن زندگی فیزیکی ضروری است.
همچنین انسان نیمی تواند بدون داشتن مطالعه و مسافرت و همنشینی با دانشمندان ذهن پرباری داشته باشد. برای داشتن ذهنی پربار باید به زیبایی های عالم و هنر توجه کند. انگیزه سوم برای زندگی، تکامل روح است. باور کنید فقر جلوب بروز عشق را می گیرد. انسانی که هیچ چیز برای بخشیدن ندارد، نمی تواند جایگاه خود را بعنوان یک همسر، شهروند و یا انسان پر کند.
“اگر شما یک زن و یا مرد نرمالی باشید، نمی توانید به ثروت دست یابید.”
علم ثروتمند شدن علمی است که مانند جبر و ریاضی یک علم دقیق است. قوانین خاصی در آن دخالت دارد که اگر فردی از آن تبعیت کند، یقینا ثروتمند می شود. کسب پول و دارایی در صورتی امکان پذیر خواهد بود که کارها به روش خاصی انجام گیرد.
” بر طبق یک قانون طبیعی، علت های مشابه، نتایج مشابه دارند. بنابراین هر مرد و زنی که کارها را به این روش خاص انجام دهد، ثروتمند می شود.”
ثروتمند شدن معلول به محیط نیست. حتما افرادی را در یک شهر و یا اداره یکسان دیده اید که یکی از آنها غنی و دیگری فقر است. ما با مطالعه زندگی افراد ثروتمند به این نتیجه رسیدیدم که آنها دارای هوش و استعداد متوسطی هستند اما کارها را به نحوی متفاوت انجام می دهند.
” اگر فردی در شهر شما توانسته ثروتمند شود، شما نیز می توانید.”
فرمول ثروتمند شدن عبارتست از انجام کارهایی که به آن علاقه زیادی دارید. همچنین شما در کاری که با محل زندگی شما سازگاری دارد بهتر عمل خواهید کرد. لازم نیس وارد شغل هایی شوید که خاص هستند بلکه باید آنها را به روش خاصی انجام دهید.
ممکن است فرصت انجام برخی کارها از شما گرفته شود، ولی مسیرهای دیگری به روی شما باز است. برخی باور دارن فرصت ها تمام شده و افراد دیگر همه فرصت ها را تسخیر کرده اند. باید بر اصل فراوانی باور داشته باشید و بدانید در کشوری مانند آمریکا یا هر جای دیگر آنقدر مصالح و منابع است که برای هر خانواده بتوان یک ساختمان به اندازه کنگره آمریکا ساخت. همچنین می تواند آنقدر میوه و ملزومات کشاورزی تولید کرد که همه افراد دنیا بتوانند غذا و زندگی خوبی داشته باشند، بهتر از آن چیزی که سلیمان در دوره پادشاهی اش به آن رسیده است.
طبیعت پیرامون ما یک انبار سرپوشیده از ثروت هاست و عرضه آن هیچ گاه کاهش نمیابد. زمانی که خاک حاصلخیزی خود را از دست می دهد، دوباره قوت و حاصلخیزی خود را باز می یابد.
“جهان هستی که یک تجلی بزرگ از حیات است، همیشه بدنبال حیات بیشتر و کارکردهای کامل تراست. “
فصل چهارم از کتاب علم ثروتمند شدن روی یک اصول حیاتی تمرکز دارد” ماده بدون فرم، بر طبق اندیشه هایش حرکت می کند. هر فرم و فرآیندی که شما در طبیعت می بینید، تجلی آشکار یک اندیشه در ماده بدون فرم است. زمانی که ماده اولیه بدون فرم روی یک فرم فکر می کند، آن فرم را بخود می گیرد و موقعی که به حرکت فکر می کند، آن حرکت را بوجود می آورد. این راهی است که همه اشیاء توسط آن خلق می شوند.”
” هر نوع فکری در مورد یک فرم، باعث تشکیل آن می شود.”
فرض کنید من قصد دارم خانه دار شوم: تفکر بر روی یک خانه، روی ماده تاثیر می گذارد. ممکن است باعث تشکیل فوری آن خانه نشود ولی باعث تغییر جهت نیروهای فعال در تجارت و کسب و کار به سمت کانال هایی می شود که باعث بدست آوردن خانه می شود. دیر یا زود خواهید دید خانه ای که در ذهن با آن زندگی کرده اید ساخته خواهد شد.
” خانه مستقیما از ماده اولیه ساخته میشود بدون اینکه منتظر فرآیند کند جهان باشد”
نکته مهم: انسان یک کانون تفکر است و میتواند فکر کند. برای آنکه بتواند یک شی را با دست هایش شکل دهد، باید آنرا در فکرش ایجاد کند. انسان نمی تواند بدون آنکه تصوری در مورد یک چیز داشته باشد، آن چیز را بوجود آورد.
فرض کنید یک گل بی شکل در جلوی خود دارید و می خواهید آنرا تبدیل به یک ظرف سفالی کنید. آیا بدون داشتن یک شکل و ساختاری از یک ظرف سفالی می توانید آنرا درست کنید؟ قطعا جواب خیر خواهد بود. اگر بدنبال خرید خودرو باشید اما تصوری از آنرا نداشته باشید هم چنین اتفاقی رخ خواهد داد.
این جملات را چندین بار بخوانید:
این اصول کالی ثروتنمد شدن است لطفا این اصول را بارها و بارها بخوانید و از بر کنید. تضمین می کنم با عمل به آنها زندگی شما دگرگون خواهد شد زیرا به یک خودآگاهی در خلق خواسته ها می رسید:
” یک ماده اولیه وجود دارد که همه چیز از آن ساخته شد است. این ماده در حالت اولیه اش در فواصل میانی جهان نفوذ کرده و آنها را پر کرده است. یک اندیشه روی این ماده اولیه، بوجود می آید. شما باید به این ماده در ذهن خود شکل دهید و شیئی را مجسم کنید. آنقدر روی این مفهم تمرکز کنید که در ذهنتان تثبیت شود و تبدیل به عادت فکری شما شود.”
از خامی بیرون بیایید زیرا یک ماده آگاه دارای حیات است و برای اینکه حیات داشته باشید باید علاقه ذاتی برای ترقی و بهبود زندگی را در خود زنده نگه دارید. یک دانه وقتی در زمین کاشته می شود، شروع به فعالیت کرده و در جریان زندگی بیش از هزاران دانه تولید می کند. از اینرو هوش و تفکر نیز نیاز مشابهی به رش مستمر دارد.
آن چیزی که شما را علاقمند به داشتن پول می کند، باید مانند همان چیزی باشد که موجب رشد گیاه میشود. خواست خدا این است که شما ثروتمند شوید زیرا از این راه بهتر می تواند خود را آشکار کند. شما به خاطر این ثروتمند نمی شوید که یک زندگی حیوانی داشته باشید، همچنین برای لذت های فکری نیز ثروتمند نمی شوید. بخاطر کمک به دیگران و لذات روحی نیز ثروتمند نمی شوید زیرا در این صورت نیز انگیزه های شما از بین خواهند رفت. شما به این دلیل ثروتمند می شوید که بخورید، باشامید و شاد باشید و ذهن خود را تغذیه کنید. همچنین میر بورزید و به انسانها یاری برسانید.
” یادتان باشد از تفکر رقابت دوری کنید. شما باید بدنبال خلق کردن باشید نه به دنبال رقابت برای چیزی که خلق شده است.”
شما نباید دیگران را محروم کنید.
شما نباید وارد معاملات خطرناک شوید.
شما نباید از راه تقلب نفع ببرید.
ثروت ایی که بوسیله رقابت محافظت میشوند، هیچ وقت راضی کننده و دائمی نیستند. این نوع ثروت ها امروز متعلق به شماست و فردا در اختیار فرد دیگریست. هرگز نباید به فکر لحظه ای باشید که در آن عرضه محدود می شود.
در ادامه خلاصه کتاب علم ثروتمند شدن +دانلود به 10 فصل دیگر خواهیم پرداخت و در پایان می توانید نسخه کتاب را دانلود کنید
منظور من از وارد نشدن در معاملات خطرناک، آن دسته از معاملاتی است که غیر منصفانه است و نگاه برد-برد در آن وجود ندارد. فرض کنید من یک تابلوی نقاشی دارم که هزاران دلار ارزش دارد. اگر من این تابلو را به یک اسکیمو بدهم و از او یک دست لباس به ارزش 70 دلار دریافت کنم، کار منصفانه ای نبوده زیرا او نمیتواند از این تابلو استفاده کند. حال فرض کنید من یک اسلحه به او بدهم. در این صورت معامله خوببی صورت گرفته است زیرا او می تواند از اسلحه استفاده کند.
اگر خودرویی را می خواهید، طوری فکر کنید که انگار ساخته شده است. بیاد داشته باشید که ماده دارای فکر در بین همه چیز است و با همه مشارکت می کند و می تواند برهر چیزی تاثیر بگذارد. علاقه ماده داریا فکر به زندگی بهتر و کاملتر باعث شده است که قبل از این هم خودروهایی بوجود بیایند پس با خیالی مطمئن تر این خواسته را مطرح کنید.
” خداوند انسانی را می خواهد که مانند او خلق کنید. دستانی را می خواهد که ساختمان های شگفت انگیز بسازد و آهنگ های خدایی بنوازد. پاهایی را می خواهد که فرمانش را اجرا کند و چشم هایی که زیبایی ها را ببیند. انسان ها هنوز بر این نکته عقیده دارند که فقر و قربانی کردن خود باعث خوشنودی خداوند می شود. از نظر آنها فقر جزئی ضروری در جهان است. به نظر آنها خداوند کار خودش را تمام کرده و آنچه را می خواسته بوجود آورده و اکثر مردم باید فقیر بمانند زیرا به مقدار کافی پیرامون آنها قرار ندارد.آنها از اینکه دنبال ثروت باشند، شرم می کنند و به قدری می خواهند که احساس راحتی کنند.”
فصل هفتم: شکر گذاری
پس دانستیم اولین گام در ثروتمند شدن این است که باید تصاویر ذهنی، خود را به سمت ماده بدون فرم هدایت کنید. از سوی دیگر باید بدانید: 1- یک ماده دارای فکر وجود دارد که همه چیز از آن ناشی می شود. 2- این ماده آنچه را بخواهید برای شما فراهم می کند. 3- شما می توانید با یک احساس شکر گزاری عمیق، خودتان را با این ماده مرتبط سازید.
تمامی افرادی که زندگی خود را به روشی غیر از این روش سامان می دهند، در فقر می مانند. آنها با شکست در امر شکر گزاری ارتباط خود را با خدا از دست می دهند. درک این مطلب خلیل ساده است که هر چه به منبع ثروت نزدیکتر باشیم، ثروت بیشتری را بدست خواهیم آورد. همچنین روحی که اغلب شکر گزار است بیشتر از ارواح و انسانهای دیگر با خداوند در ارتباط است.
هر چه در زمان دریافت چیزهای خوب با شکرگزاری بیشتری ذهن خود را به ماده برتر وصل کنیم، چیزهای خوب بیشتری دریافت خواهیم کرد و آنها با سرعت بیشتری به سمت ما می آیند.
فصل هشتم: تفکر به شیوه خاص
در ادامه فصل ششم می گویم اگر چیزی می خواهید بصورت واضح آنرا تصور کنید. کافی نیست که فقط علاقه ای کلی به ثروت داشته باشید، هر فردی چنین علاقه ای دارد. کافی نیست فقط بخواهید به مسافرت بروید، ماشین خوب بخرید و… همه افراد چنین علایقی دارند. فرض کنید برای دوستی می خواهید نامه ای بنویسید. آیا تمام حروف الفبا را برای او می فرستید تا هر پیامی را که دوست داشت بسازد؟ شما نمی توانید با ارسال علایق مبهم به جهان، انتظار مورد علاقه را دریافت کنید.
لازم نیست از تکنیک های مختلف تمرکز استفاده کنید. کافیست بدانید چه می خواهید و روی آن تمرکز کنید. ” ایمان داشته باشید، آنچه را در زمان نیایش طلب می کنید، دریافت خواهید کرد. شما باید آنها را داشته باشید. (مسیح )
فصل نهم: چگونه اراده خود را به کار گیریم؟
لطفا خواسته های خود را به دیگران تحمیل نکنید حتی اگر باور دارید به صلاح اوست زیرا شما مصلحت را نمی دانید. همانطور که نمی توانید خورشید را مجبور به طلوع کنید، دیگر ان را نیز نمی توانید مجبور کنید که طبق خواسته شما عمل کنند. ماده بدون فرم دوست شماست و علاقمند است که شما را به خواسته هایتان برساند، برای ثروتمند شدن فقط لازم است از خود بخواهید.
توان ذهنی تان را در مورد خودتان بکار گیرید زیرا این بهترین کار است. هرچه باور و ایمان شما محکم تر باشد، زودتر ثروتمند خواهید شد. زمانی که این تصویر در دنیا منتشر شود همه چیز در راستای تحقق بخشیدن به آن حرکت می کند. تمامی موجودات زنده و همه چیز به حرکتی در می آیند. همچنین شما می توانید این را با فرستادن یک سیگنال منفی امتحان کنید. همانطور که باور مثبت باعث حرکت خیر و برکت به سمت شما می شوند، شک و ضعف نیز باعث دور شدن آنها از شما می شود.
در دنیا همه مسائل بصورت “جفت” آفریده شده اند. مانند خیر و شر، زشت و زیبایی، فقر و غنا و… حال اگر تصویر ذهنی شما را فقر در بر گرفته باشد، چگونه می توانید انتظار داشته باشید که به ثروت برسید؟ کتاب علم ثروتمند شدن کمک می کند چنین افکار یرا در خود بپرورانید. فقرا را با تاسیس خیریه ها بدبخت تر نکنید. آنها نیاز به انگیزه دارند. به آنها ثابت کنید که می توانند ثروتمند شوند.
” هر فردی که بواسطه رقابت ثروتمند می شود، نردبانی را که با آن بالا رفته است را پشت سر خود می اندازد و دیگران را در فقر می گذارد ولی فردی که بواسطه خلاقیت و آفرینش، ثروتمند می شود راهی را برای هزاران نفر باز می کند تا از او تبعیت کنند و به آنها انگیزه می دهد که به همان طریق رفتار کنند.”
فصل دهم: استفاده بیشتر از اراده
کار مردگان را به مردگان واگذار کنید. شما باید خود را علاقمند به جهانی کنید که در حال ثروتمند شدن است. ثروتمند شدن بهترین هدفی است که شما می توانید در زندگی داشته باشید. زیرا تمامی چیزهای دیگر را در بر می گیرد.
” در فضای رقابتی، هرگونه تلاش برای کسب ثروت تلاشی برای اعمال قدرت روی دیگران است. ولی تا زمانی که وارد ذهن خلاق شویم، همه چیز تغییر می کند.”
برخی از مردم به این دلیل فقیر می مانند که فکر می کند ثروت برای آنها نیست. برخی دیگر آنقدر درگیر مسائل ذهنی و علمی هستند که نمی دانند چه راهی را انتخاب کنند. ارزش انجام یک کار کوچک از دانستن هزار تئوری بیشتر است. کتاب علم ثروتمند شدن ر اهر روز بخوانید و به سایر سیستم های تئوریک فکر نکنید. البته پس از ثروتمند شدن می توانید به آنها بپردازید.
علاوه بر این بررسی موضوعات اسرار آمیز را به تاخیر بیاندازید و وارد مطالعات روح گرایی، عرفانی و مطالب مشابه نشوید.
فصل یازدهم: اقدام به شیوه ای خاص
در فصل یازدهم کتاب علم ثروتمند شدن به نیروی فکر می پردازیم. فکر یک نیروی خلاق است و باعث فعال شدن قدرت خلاقیت می شود. فکر کردن به روش خاص ثروت را برای شما به ارمغان می آورد. تحت تسلط و اراده برتر، رفتارهای انسان به نحوی سازماندهی می شود که برخی از آنها طلا را برای شما استخراج می کنند. همچنین معاملات و کسب و کارهای خود را طوری تنظیم کنید که بتوانید آنرا در زمانی که بسوی شما می آیند دریافت کنید. فکر شما باعث می شود که موجودات زنده و غیر زنده طوری عمل کنند که آنچه می خواهید به سمت شما بیاید.
اما در این بین عملکرد و رفتار شخصی شما باید طوری باشد که بتواند آن چیز را دقیقا در زمانی که به شما می رسد، دریافت کنید. شما آن چیز را بعنوان خیریه دریافت نمی کنید یا از راه دزدی بدست نمی آورسد. شما باید در قبال پولی که از دیگران می گیرید، بیشترین خدمات و استفاده را به آنها برسانید. استفاده عملی از افکار شامل ایجاد یک تصویر ذهنی واضح و روشن از آنچه می خواهید و نگهداری این تصویر در ذهن با هدف واقعی کردن آن می باشد.
” کار شما هدایت و مدیریت فرآیندهای خلاق نیست. تمامی آنچه شما باید انجام دهید، این است که: تصویر ذهنی خود را بصورت مداوم در ذهن داشته باشید، به هدف خود بچسبید و ایمان و شکرگزاری خود را حفظ کنید.”
” و شما با دادن آنچه متعلق به دیگران است، می توانید آنچه را متعلق به شماست به دست بیاورید.”
قرار نیست که کیف جیبی شما تبدیل به یک کیف شانس شود که بدون اینکه هیچگونه تلاشی بکنید همیشه پر از پول باشد. این همان اصل اساسی در علم کسب ثروت است.
فصل دوازدهم: رفتار کارآمد
شما زمانی می توانید پیشرفت کنید که فراتر از موقعیت فعلی خود باشید و هیچ فردی نمی تواند از موقعیت فعلی خود فراتر رود مگر اینکه هیج یک از کارهای مربوطه به موقعیت فعلی خود را نیمه تمام رها نکند. اگر امروز کاری برای انجام دادن وجود داشته باشد و آنرا انجام ندهید، در تمامی مواردی که به این کار مربوط شکست می خورید.
لزومی ندارد بیش از حد کار کنید. همچنین لزومی ندارد که به صورت کورکرانه به دنبال این باشید که بیشترین تعداد ممکن از کارها را در کمترین زمان ممکن انجام دهید. لزومی ندارد که کار فردا را امروز انجام دهید. توجه داشته باشید تعداد کارها مهم نیست بلکه کیفیت انجام آن مهم است و کارایی انجام هر یک از کارها بصورت جداگانه شما را به موفقیت می رساند.
هر فعالیت به تنهایی یک موقعیت یا یک شکست است.
هر فعالیت به تنهایی، کارآمد یا ناکارآمد است.
زمانی که تمامی فعالیت های شما ناکارآمد است، هر چه بیشتر فعالیت کنید، بدتر است.
فصل سیزدهم: آغاز یک تجارت موثر- وارد شدن به شغل مناسب
موفقیت در هر شغلی بستگی به این دارد که شما چه میزان از استعداد و توانایی های خود در آن بهره مند باشید. استعدادهای مختلف به منزله ابزار هستند. داشتن ابزار مناسب ضروری است اما لازم است این ابزار به روش صحیح به کار گرفته شود. شما در هر شغلی می توانید ثروتمند شوید زیرا اگر توانایی های مورد نیاز آن را نداشته باشید، میتوانید آنرا کسب کنید.
” زندگی یعنی انجام دادن آنچه دوست داریم.”
علاقه مظهر توانایی است و علاقه شدید به انجام یک کار، دلیلی بر وجود استعداد و توانایی بالا برای انجام آن کار است. فقط این استعداد باید پرورش یابد و بکار گرفته شود. زمانی که از رقابت بیرون بیایید خواهید دید که لازم نیست با عجله کار کنید. اگر موقعیتی گرفته شود، جای بهتری به شما خواهد رسید. در زمان های دودلی بیاد داشته باشید که بهترین چیز شکرگزاری است.
اشتباهات یا از فعالیت عجولانه ناشی می شوند یا از دودلی و ترس. هر زمان که خود را عجول یافتید کمی مکث کنید و ذهن خود را روی هدف متمرکز کنید و بخاطر اینکه در حال دستیابی به آن هستید، شکرگزار باشید.
فصل چهاردهم: احساس پیشرفت و ترقی
کتاب معامله گر منظم اثر مارک داگلاس(کاملترین وباکیفیت ترین بهترین ترجمه نسخه فارسی کاملا ویراستاری شده به صورت پی دی اف با کیفیت بالا به طور کامل برای دانلود شما عزیزان آماده شده) کتاب معامله گر منظم به شما این امکان را میدهد تا به صورت بنیادی و قدم به قدم شخصیت خود را ...
مجموعه ای که در اختیار شما قرار گرفته، «کلید سوالات آزمون جامع گردشگری» در گروه مدیر فنی بند ب دفاتر خدمات مسافرتی است که مشتمل بر پاسخ 120 سوال می باشد. این کلید سوالات مربوط به آزمون شهریور ماه 98 است که به همراه گزینه صحیح، درج شماره ی صفحات پاسخ ها در کتاب و ...
کتاب «روانشناسی پرورشی نوین» نوشتهی دکتر «علیاکبر سیف» به توضیح و تبیین روانشناسی یادگیری و آموزش میپردازد. نویسنده در این کتاب مخاطبان را با نظریهها، قوانین اصول روانشناسی یادگیری و انگیزش، کسب دانشها و مهارتهای لازم دربارهی اصول و مبانی روانشناسی پرورشی آشنا میکند...
علاقه مندان به گردشگری این فرصت را خواهند داشت تا در مقطع دکتری تخصصی نیز در این رشته ادامه تحصیل دهند. متقاضیان برای ورود به این مقطع می بایست پس از احراز شرایط لازم (اخذ مدرک کارشناسی ارشد و...) در کنکور دکتری که هر ساله توسط سازمان سنجش آموزش کشور برگزار می گردد شرکت ...
تی دی جیکس
تی دی جیکس یا توماس دکستر جیکس (Thomas Dexter Jakes) کشیش، نویسنده و فیلمسازی است در ۹ جون ۱۹۵۷ متولد شد. تی دی جیکس ایام نوجوانی خود را صرف مراقبت از پدر و کار کردن در کارگاههای محلی کرد؛ سپس در دانشگاه ویرجینیا ثبت نام کرد و در دفاتر کلیسا مشغول به تحصیل شد. پس از گذشت مدتی، از دانشگاه اخراج شد؛ پس از آن در کارخانه کاربید مشغول به کار شد.
وقتی که در کارخانه مشغول بود، همسر آینده خود را ملاقات کرد. این زوج در ماه مه ۱۹۸۲ ازدواج کردند. در این زمان، تی دی جیکس کشیش یک کلیسای کوچک در مونتگومری ویرجینیا غربی بود که ۱۰ عضو داشت. با تلاشهای تی دی جیکس سبب شد تا طی چند سال، کلیسا رشد کند و او به عنوان یک سخنران تقریبا پر مخاطب شناخته شود؛ به طوری که پس از ۲ بار نقل مکان، اعضای این کلیسا به بیش از ۳۰۰ عضو رسید.
جیکس با شرمن واتکینز آشنا شد. آقای واتکینز که بنیان گذار مجامع حجیم بود که بیش از ۲۰۰ کلیسا زیر مجموعه آن بودند، تی دی جیکس را به عنوان وزیر مجمع انتخاب کرد. با پیشنهاد آقای واتکینز، تی دی جیکس در منطقه جارلستون ویرجینیا غرب یک کلیسا افتتاح کرد. در سال ۱۹۹۰ مدرک B.A و M.A و در سال ۱۹۹۵ مدرک دکترای خود را از وزارت مطالعات مذهبی و دانشگاه بین المللی مسیحیت دریافت کرد.
پس از این مدت، کلیسای تی دی جیکس محبوبتر شده بود. در این هنگام، او تصمیم گرفت تا روی نیازهای معنوی زنانی که رها شده و مورد آزار قرار گرفته بودند، تمرکز کند. او مدرسهای به نام Woman Art Loosed تاسیس کرد و زنان آسیب دیده را تشویق کرد تا از درد گذشته خود برای رسیدن بهموفقیت استفاده کنند. امروزه کنفرانس سالانه Woman Art Loosed یکی از فعالیتهای موفقی است که توسط تی دی جیکس انجام میشود.
تی دی در سال ۱۹۹۳ اولین کتاب خود را با نام Woman Thou Art loosed منتشر کرد که یکی از پرفروشترین کتابهای مذهبی شد. یک سال بعد، مرکز T.D Jakes به عنوان یک سازمان غیر انتفاعی تاسیس شد که کنفرانسهایی در آن برگزار میشد. از ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶، یک شبکه رادیویی – تلویزیونی با عنوان «آماده شدن» یا «Get Ready» تاسیس کرد که به صورت هفتگی پخش میشد.
در سال ۱۹۹۶، جیکس به همراه خانواده و نزدیکانش به دالاس تگزاس نقل مکان کردند. او در خانه پاتر مشغول به کار شد و اعضای کلیسا را از ۷۰۰۰ به ۱۴۰۰۰ نفر افزایش داد. او با افزایش محبوبیت خود توانست پیامهای زیبایی را به مخاطبانش برساند و از این طریق، زندگی آنها را بهبود ببخشد.
نوشتههای تی دی جیکس نیز محبوبیت بسیار زیادی در بین مردم دارند. در بیوگرافی تی دی جیکس، این نوشتهها بسیار زیاد هستند اما در ادامه به معرفی برخی از بارزترین آنها میپردازیم:
نزدیکی با خدا
برهنه باش و شرمند نباش
این مرد را ببوس و برو
زندگی بدون محدودیت
بانوی او
به راحتی شکسته نشو!
شش اصل برای زندگی خوب
غلبه بر دشمن
تی دی جیکس به مردان میگوید
بزرگترین سرمایهگذاری
پدر دختران خود را دوست دارد
وزن را کنار بگذارید
زن، هنر تو را تحقیر میکند!
وعده خدابرای زنان مجرد
در زندگینامه تی دی جیکس شاهد فعالیتهای مختلفی هستیم که هر کدام از آنها، خواهان تجربه و تلاش زیادی هستند. مواردی که اعلام شد تنها بخشی از فعالیتهای جیکس است. او هم اکنون کشیش خانه پاتر است و مخاطبان بسیاری دارد. موعظههای و سخنرانیها تی دی جیکس در کلیسا از شبکههای تلویزیونی و رادیویی مختلف پخش میشوند.
از دیگر فعالیتهایی که تی دی جیکس انجام میدهد، فستیوال سالانه Mega Fest است که حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر در آن شرکت میکنند. او موسیقی انجیل را ضبط میکند و طرفداران بسیاری در این زمینه دارد.
ویدیو انگیزشی تی دی جیکس به اسم هیچ چیز به اندازه یک ذهن تغییر یافته قدرتمند نیست
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
>>همه چیز از اپرا وینفری | زندگی نامه، جملات زیبا >>زندگینامه استیو جابز – بنیان گذار شرکت اپل (بیوگرافی ثروتمندان) >>مقاله جامع زندگینامه جول اوستین
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بهترین سایت کسب درآمد معتبر و شبکه اجتماعی محبوب فیسنما با درآمد خوب
تعداد زیر مجموعه |
کلیک ها |
درامد روزانه شما |
درامد ماهیانه شما |
۱۰ |
۱,۵۰۰ کلیک |
۱,۵۰۰ تومان |
۴۵,۰۰۰ تومان |
۱۰۰ |
۱۵,۰۰۰ کلیک |
۱۵,۰۰۰ تومان |
۴۵۰,۰۰۰ تومان |
۱۰۰۰ |
۱۵۰,۰۰۰ کلیک |
۱۵۰,۰۰۰ تومان |
۴,۵۰۰,۰۰۰ تومان |
نحوه کسب درآمد از شبکه اجتماعی فیس نما
برای کسب و کار اینترنتی بدین شیوه بعد از ثبت نام از طریق لینک زیرین و ورود به حساب خود از قسمت تبلیغات کلیکی بر روی زیر منوی مشاهده و کسب درآمد کلیک کنید با ورود به این بخش شما با صفحه ایی مواجه خواهید شد که می تواند به عنوان میز کار شما در فیس نما باشد .
در بخش نخست این میز کار ، مجموع درآمد کسب شده ، موجودی ، و تعداد زیر مجموعه قرار دارد و برای دریافت مبلغ کارکرد خود می بایست از همین بخش اطلاعات بانکی خود را از طریق لینک موجود بدرستی ثبت کنید ،حداقل میزان برداشت از سایت فیس نما ۱۰۰۰۰ توماناست .
در قسمت بعد اثبات آخرین پرداخت های سایت را می توانید ببینید ، لینک اختصاصی زیر مجموعه گیری شما در ادامه همین بخش قابل دسترس خواهد بود ، در انتهای همین صفحه کلیدی سبز رنگ با عنوان بازدید خودکار قابل روئیت است که با فشردن آن به شرط باز بودن پاپ آپ در مرورگر خود (ترجیحا گوگل کروم) به صورت اتوماتیک و تنها با کلیک های خود می توانید گاها تا ۱۰۰۰ تومان در روز درآمد داشته باشید ، گفتنی است به صورت دستی هم می توان تبلیغات را مشاهده نمود .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
>>سیستم کسب درآمد دیجی کالا >>سیستم همکاری در فروش میهن استور MihanStore >>کسب درآمد از اپیزو opizo
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دانلود رایگان کتاب شیطان و خدا ژان پل سارتر
سرگذشت دردناک مردی است که میخواهد آزادانه اول «بدی» را و سپس «خوبی» را انتخاب کند بنابراین نخست شیطان و سپس خدا را سرمشق خود قرار میدهد. اما بیهودگی این انتخاب را درمییابد. زیرا کاری عبث است که در انزوا و به دور از اجتماع بشری صورت میگیرد. صحنه وقایع در آلمان دوره رنسانس است که در آن زمینداران با زمینداران و روستائیان با زمینداران میجنگند.
گزیدههایی از متن:
به چه دردم می خورد که دوستم بدارند؟ اگر تو مرا دوست بداری لذتش را تو می بری نه من.
دنیای ِ بی عدالتی است : اگر قبولش کنی شریک جرم میشوی و اگر بخواهی عوضش کنی جلاد میشوی ...
نویسنده: ژان پل سارتر / Jean-Paul Sartre
مشخصات فایل: PDF
5 واقعیت جالب و عجیب اهرام مصر
قدمت اهرام سه گانه جیزه به نام های خوفو، خَفرِع و مَنقُرع به دودمان چهارم مصر می رسد
۱- هرم بزرگ جیزه و محوطههای مخفی آن
در حدود سال ۱۹۹۳ میلادی درب کوچکی در بخش جنوبی بدنه سمت راست هرم بزرگ توسط یک ربات خزنده یافت شد. در پشت این درب، یک فضای خالی و کوچک قرار داشت. سال ها بعد، درب دیگری نیز در همان منطقه کشف شد.به دنبال تحقیقات باستان شناسان، در سال ۲۰۱۰ نیز رباتی دیگر به نام Djedi، از بخش داخلی دربِ نخست عکسبرداری کرده و مشخص شد یک دستگیره مسی و یک نقاشی که با گل اخرایی قرمز ترسیم شده در آن وجود دارد. همچنین، گفته می شود در طول ۹ سال اخیر هیچ انسانی وارد این اتاق ها نشده اما آثار خراشیدگی بر جا مانده روی دیوارها و سقف کاملا تازه هستند.
۲- هرم بزرگ مصر چند سال عمر کرده است؟
تحقیقات و پژوهش ها تا به امروز چنین نشان داده بود که قدمت اهرام سه گانه جیزه به نام های خوفو، خَفرِع و مَنقُرع به دودمان چهارم مصر می رسد. اما در جدیدترین بررسی های صورت گرفته روی لوح سنگی Inventory Stela که در قرن ۱۹ میلادی در جیزه کشف شد، مشخص شده که خوفو دستور بازسازی ابوالهول را صادر کرده است نه ساخت آن را.
همچنین براساس شیارها موجود روی بدنه مجسمه، که فرسایش حدود ۸ هزار ساله را نمایان می کند، در قدمت واقعی هرم بزرگ شک و شبهه هایی ایجاد شده است: فرضیه جدید این است که مجسمه اِسفینکس کهن تر از هرم خوفو است.
۳- وجود سیستم گرمایشی در هرم بزرگ
در سال ۲۰۱۶ روی بزرگترین هرم جیزه تحقیقاتی انجام شد که نشان داد که منافذ و حفره های غیرقابل توضیحی در زیر هرم بزرگ و نوک آن وجود وجود دارند. فرض بر این است که فرورفتگی های زیرین به اتاق یا دالان کشف نشده در داخل هرم مربوط می شود. اما انجمن دولتی آثار باستانی مصر تاکنون از بیان هر گونه توضیحی در این رابطه خودداری کرده است.
۴- تکنولوژی ساخت اهرام
“بلوک های اهرام، درست روی همدیگر ساخته می شدند و این ادعا، مساله وزن و نبودن هیچ فاصله و شکافی بین بلوک ها را حل می کند.” این گفته ی شیمیدانی موسوم به «جوزف دیویدوویتز» است. این در حالی است که باستان شناسان و دیرین شناسان اعتقاد دارند که بلوک ها، پایه های رسوبی را ایجاد کرده اند؛ یعنی نظریه ای در جهت رد ادعاهای دیویدوویتز. بر همین اساس، هنوز هیچ گونه فرضیه قطعی در رابطه با روش ساخت هرم ها که همه محققان با آن موافق باشند، وجود ندارد.
۵- آرامگاه توت عنخ عامون طلسم شده است
باستانشناس و مصرشناس مشهور بریتانیایی «هوارد کارتر» – در سال ۱۹۲۲ میلادی– و تیم همراه وی مشغول حفاری و مطالعه روی معبد توت عنخ عامون بودند که لوحی را یافتند که روی آن نوشته شده بود: «مرگی هولناک در انتظار کسی است که قفل مقبره را باز نماید.»
کارتر این نفرین را باور نداشت تا اینکه در سال ۱۹۳۰ میلادی، ۲۲ نفر از افرادی که در زمان گشودن آرامگاه یازدهمین فرعون مصر باستان در آن جا حضور داشتند، به همراه خانواده هایشان گزارش شد و این پیامد به سرعت رسانه ای گشت. هنوز هیچ تائیدی مبنی بر صحت این طلسم وجود ندارد اما گفته می شود احتمالا مواد سمی موجود در دیوارهای مقبره و تابوت می تواند دلیل مرگ این افراد باشد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بیوگرافی دیل کارنگی بیوگرافی استر هیکس داستان زن دریانورد ایرانی کتاب انسان متفکر
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به گزارش سایت فایل کاربردی فیلمهای ترسناک محبوبیت بسیار زیادی در بین علاقهمندان به سینما دارند که از قضا انتخاب یک فیلم خوب از میان آنها نیز بسیار دشوار است.
ساخت یک فیلم ترسناک خوب، شاید سختترین کار برای فیلمسازان باشد. چرا که اکثر المانهای استفاده شده در این سبک به مرور زمان کلیشهای شده و دیگر نه جذابتی برای بیننده دارند و نه میتوانند حس ترس را به وی منتقل کنند.
با این حال، برخی از آثار بزرگ این سبک، سعی میکنند تا با استفاده از جنبههای جدیدی از ترس، یک اثر متمایز و منحصر به فرد به مخاطب ارایه دهند.
10- Deranged
تاریخ اکران: ۱۹۷۴
کارگردان: جِف گیلِن و آلِن اورمسبی
ناشر: تام کار
امتیاز در ای ام دی بی: ۶/۵
فیلم Deranged بر اساس زندگی یک قاتل واقعی به نام «اِد گین» ساخته شده که بعدها شخصیت و اعمال وی منبع الهام ساخت فیلمهای Psycho و The Texas Chainsaw Massacre نیز شد. این اثر به کارگردانی جِف گیلِن و آلِن اورمسبی ساخته شده و دقت زیادی به واقعی بودن صحنههای نمایش داده شده کرده است.
برای مثال یک خبرنگار در صحنههای قتل گزارش تهیه میکند که حسی شبیه به تماشای اخبار به بیننده دست میدهد.
شخصیت اصلی فیلم اِزرا کوب نام دارد که رابرت بلاسم نقش وی را ایفا میکند. همچنین فیلم از المانهای ترسناک زیادی استفاده کرده که استفاده شخصیت اصلی از استخوانهای انسان برای ساخت وسایل خانه و کالبدشکافی جسد مادرش برای یادگیری پوستآرایی (Taxidermy) بخشی از این مولفهها است.
اِزرا ابتدا جسد انسانهای مرده را از قبر خارج میکند و با استخوانهای آنها برای خود لوازم متعددی میسازد. ولی به مرور زمان این عادت وی را به یک قاتل سریالی تبدیل میکند که از استخوان انسانهای زنده استفاده میکند.
در یکی از صحنهها شاهد هستیم که کوب به یک دختر بچه ربوده شد وسایل خانه خود را که از استخوانهای انسانی ساخته شده، نشان میدهد و این سکانس، بازی عالی شخصیتها و جمله مشهور «فقط سعی میکنم به شما ثابت کنم که من استعداد بینظیری دارم»، از بهترین قسمتهای فیلم است.
همچنین این فیلم با بودجهی بسیار کم و به صورت شخصی ساخته شده که این مساله نیز نمیتواند تا آن را از تبدیل شدن به یکی از بهترینهای سبک ترس بازدارد.
۹- Don’t Look Now
تاریخ اکران:۱۹۷۳
کارگردان: نیکولاس روگ
ناشر: الدورادو فیلمز
امتیاز در ای ام دی بی: ۷/۴
فیلم Don’t Look Now با یک صحنه بسیار احساسی و تاثیرگذار از مرگ فرزند آغاز میشود که پایه گذار حوادث بعدی این اثر و نقل مکان زوج جوان به شهر غمزده ونیز است. در این شهر، اتفاقات غمانگیز بسیاری دست به دست هم میدهند تا آرامش را از زندگی پدر و مادر دختر سلب کنند.
بر اساس اعلام یکی از راهبههای کلیسای ونیز، دختر اخیرا فوت کرده خانواده قصد دارد تا با پدر و مادرش ارتباط برقرار کند. ولی این اتفاق به خوبی و خوشی رخ نمیدهد و دخترک زندگی پدر و مادرش را به کابوسی وحشتناک تبدیل میکند.
در این فیلم شاهد فلشبکهای زیادی به گذشته هستیم و زمان روایت آن دایما دستخوش تغییر میشود. همچنین نیکولاس روگ، کارگردان فیلم، پا را فراتر از یک اثر صرفا ترسناک میگذارد و رابطه عاطفی بین والدین و فرزند و همچنین مشکلات و تاثیرات فوت فرزند را به زیبایی هرچه تمام نشان میدهد که همین عوامل آن را به یک اثر به یادماندنی ترسناک و در عین حال عاطفی تبدیل کرده است.
این اثر با بودجهای ۱/۱ میلیون دلاری و به شکل مستقل ساخته شده و امروزه از آن به عنوان یکی از تاثیرگذار در سبک ترس یاد میشود که فیلمهای زیادی از آن الهام گرفتهاند. همچنین بازیگران اصلی فیلم نیز دونالد ساترلند و جولی کریستی هستند.
۸- Fight For Your Life
تاریخ اکران: ۱۹۷۷
کارگردان: روبرت اندِلسون
ناشر: کمپانی ویلیام میشکین
امتیاز در ای ام دی بی: ۶/۴
اقدامات نژادپرستانه بر علیه سیاه پوستان یکی از مشکلات جامعه آمریکا در دهه ۹۰ میلادی بود و این قشر به سبب همین مساله مشکلات و رنجهای بسیار زیادی تحمل کرد.
فیلم Fight For Your Life نیز بر اساس همین ایده ساخته شده که شکنجه روحی یک خانواده سیاه پوست از جانب دار و دسته نژادپرستان را نمایش میدهد که نقش سردسته آنها را ویلیام سَندِرسون به خوبی بازی میکند.
خشونت بسیار زیاد و حس ترس فلسفی که این فیلم به بیننده منتقل میکند، واقعا بینظیر است و باعث میشود تا در سراسر فیلم سر جای خودتان میخکوب شوید! چند جوان سفیدپوست از زندان فرار کرده و به دنبال یک سرپناه هستند.
در این میان یک فرد سیاه پوست (با بازی روبرت جودو) به آنها پناه میدهد. با این حال خوی نژادپرستی جوانان باعث میشود تا شروع به آزار و اذبت میزبانشان کنند و فیلم در این بین ترسی از نشان دادن صحنههای خشونت آمیز تقابل سَندِرسون با جودو ندارد و در نتیجه یک فیلم سرتاسر خونین را در مدت زمان ۸۲ دقیقهای این اثر شاهد هستیم.
البته اقدامات نژادپرستانه نمایش داده شده در فیلم، باعث شد تا این محصول در زمان عرضه با انتقاد بسیار زیاد مردم آمریکا روبرو شود و از این رو در آن زمان نتوانست تا درخشش زیادی داشته باشد.
۷- The Nanny
تاریخ اکران: ۱۹۶۵
کارگردان: سِث هولت
ناشر: هَمِر فیلم
امتیاز در ای ام دی بی: ۷/۳
فیلم Nanny یکی از بهترین آثار «سِث هولت» است که داستان یک خدمتکار منزل با بازی بِتی دیویس را نشان میدهد. جیمز، فرزند ۱۰ ساله خانواده، پس از غرق شده خواهرش دچار اختلالات روحی شده و از این رو به یک مدرسه مخصوص فرستاده میشود.
۲ سال پس از این زمان، وی به خانه برگشته و رفتار عجیب و غریبی در قبال خدمتکار به ظاهر دلسوز نشان میدهد. لجبازی و فرار از دست وی و امتناع از خوردن غذاهایی که Nanny آماده کرده باعث میشود تا همه تصور کنند جیمز دیوانه شده است.
ولی در پس چهره این اتفاق، جیمز دلیلی منطقی برای ترسیدن از خدمتکاری دارد که برخلاف ظاهر مظلومش، خویی شیطانی دارد. یکی از اصلیترین دلایل ترسناک بودن فیلم، ایفای نقش عالی دیویس است که پیش از این، سابقه بازی در هیچ فیلم ترسناکی را نداشته و به همین دلیل هم برای پذیرش این نقش مردد بوده است.
همچنین استفاده به جا از صحنههای ترسناک و عدم بزرگنمایی بیشاز حد، باعث شده تا فیلم همواره باور پذیر باقی بماند. خدمتکار همچنین از روشهای زیادی برای شکنجه و آزار جیمز استفاده میکند که شوک الکتریکی با استفاده از جریان آب یکی از این موارد است.
آشنایی با باقی داستان و اقدامات دیگر وی، به عهده ببینده فیلم است تا از جذابیت این اثر کاسته نشود. همچنین بودجه ساخت این اثر نیز ۱/۳ میلیون دلار برآورده شده و میزان فروش آن نیز برابر با ۲ میلیون دلار است.
۶- Peeping Tom
تاریخ اکران: ۱۹۶۰
کارگردان: مایکل پاول
ناشر: کمپانی پخش فیلم آنجِلو
امتیاز در ای ام دی بی: ۷/۸
فیلم Peeping Tom از یک داستان عجیب استفاده میکند و به همین دلیل، سرنوشت و اتفاقات عجیبی نیز برای آن رخ داده است. شخصیت اصلی فیلم مارک لوییس با بازی کارل بوهم است که یک قاتل سریالی متفاوت است.
وی زنان را به قتل رسانده و با استفاده از یک دوربین از لحظه مرگ آنها فیلمبرداری میکند و از این ویدیوها برای جمعآوری کلکسیون استفاده میکند. ولی شخصیت اصلی لوییس و چیزی که دوستانش از وی میبینند تفاوتهای زیادی با خوی وحشیانه وی دارد و این فرد در واقعیت یک انسان بسیار ساکت و آرام است که در ظاهر قصد دارد یک کارگردان موفق شود.
تناقض شخصیتی لوییس و اتفاقات فیلم بسیار هنرمندانه توسط مایکل پاول کارگردانی شده، با این حال این اثر در زمان انتشار، به دلیل ایده خود نتوانست نظر منتقدان را جلب کند و از این رو فروش کمی داشت و زندگی شغلی پاول را نیز رسما نابود کرد!
ولی پس از گذشت چند سال، این فیلم دوباره بازبینی شد و توانست نمرات بالا و تحسین برانگیزی دریافت کند و حتی عدهای به آن لقب «شاهکار» نیز دادند. همچنین موسیقی این فیلم نیز یک تکنوازی بینظیر پیانو از گوردون واتسون استرالیایی است که گوشدادن به آن شدیدا توصیه میشود.
۵- Wolf Creek
تاریخ اکران: ۲۰۰۵
کارگردان: کرِگ مکمیلان
ناشر: ماشرووم پیکچرز
امتیاز در ای ام دی بی: ۶/۳
یکی از خونینترین فیلمهای حاضر در این لیست است که البته صحنههای قتل و خونریزی آن به هیچ وجه آبکی نیست و کرِگ مک میلان تلاش زیادی برای ساخت یک اثر خوشساخت و واقعگرایانه انجام داده است.
داستان فیلم در مورد ۳ دوست جوان است که به همراه یکدیگر مشغول سفر به نقاط مختلف جهان هستند. این افراد در این بین با یک شخص جذاب به نام میک (با بازی جان جَرِت) آشنا میشوند که به موجب جذابیتهای ظاهری و شخصیتی خیلی زود با مسافران جوان صمیمی میشود.
ولی ثمره این ملاقات، به قتل رسیدن فجیع سه دوست توسط میک است که از روشهای بیرحمانهای برای سلاخی آنها استفاده میکند. جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۶ شخصی استرالیایی با الهام از این فیلم، یک مسافر را به قتل رساند و به همین دلیل هم پخش Wolf Creek در استرالیا متوقف شد!
همچنین Wolf Creek با واکنش متفاوت منتقدین نیز روبرو شد و عدهای آن را به دلیل خشونت بیشاز حد و مخصوصا اعمال خشونت بر علیه زنان، محکوم کردند.
عدهای نیز آن را یک اثر متفاوت معرفی کردند که خطرات موجود در جامعه را به بهترین شکل نمایش داده و در این میان یک محصول سنت شکن است.
همچنین در سال ۲۰۱۰، مجله اِسلَنت، این فیلم را در زمره ۱۰۰ فیلم برتر قرن قرار داد. فیلم با بودجه ۱ میلیون دلاری ساخته شده که البته در برابر فروش ۲۷ میلیون دلاری آن بسیار ناچیز است.
۴- Martyrs
تاریخ اکران: ۲۰۰۸
کارگردان: پاسکال لوژیر
ناشر: وایلد بانچ
امتیاز در ای ام دی بی: ۷/۱
فیلم با نمایش شخصیت لوسی (با بازی مایلین ژامپانوئی) آغاز میشود که با یک شاتگان در دست، در حال حرکت است. پس از آن یک فلشبک به دوران کودکی وی زده میشود که زندگی سخت و فرار وی را از یک کشتارگاه نشان میدهد.
اتفاقات پس از این قسمت، بسیار شوکه کننده است و لوسی اعضای یک خانواده چهار نفره معمولی را به وحشتناکترین شکل ممکن به قتل میرساند. وی سپس به دوست خود آنا (مورجانا آلوئی) تعریف میکند که این خانواده مسوول شکنجههایی است که در دوران کودکی تحمل کرده است.
لوسی همچنین همواره در سراسر فیلم مورد آزار و اذیت موجود وحشتناک خیالی است که صحنههای تقابل وی با لوسی بسیار ترسناک و خوشساخت هستند.
پاسکال لوژیر، کارگردان Martyrs، سعی کرده تا این اثر را کاملا واقعگرایانه و همچنین شوکه کننده بسازد و از همین رو همواره شاهد صحنههای غیرمنتظرهای هستیم که کاملا بر خلاف پیشبینیهای بیننده اتفاق میافتند.
این فیلم در زمره آثار جنبش «نهایت گرایی نوین فرانسه» قرار میگیرد که مجموعهای از فیلمهای سنت شکن را شامل میشود.
دلیل حضور Martyrs نیز در بین این فیلمها، نمایش بی حد و مرز از خشونت است. این فیلم همچنین به عنوان یکی از بهترین آثار نمایش داده شده در جشنواره کَن ۲۰۰۸ انتخاب شد و تاد بروان، منتقد مشهور فرانسوی، آنرا متفاوتترین محصول سینمایی فرانسه در سال ۲۰۰۸ معرفی کرد.
۳- Cannibal Holocaust
تاریخ اکران:۱۹۸۰
کارگردان: روجاریو دئوداتو
ناشر: هنرمندان متحد اروپا
امتیاز در ای ام دی بی: ۶
سیزدهمین فیلم این لیست به یکی ازجنجالیترین آثار سینمایی تاریخ مربوط است که توسط روجاریو دئوداتو، کارگردان مشهور ایتالیایی ساخته شده است.
این فیلم روایتگر داستان گروهی از خبرنگاران است که برای ساخت مستندی در مورد قبیلههای آدمخوار به جنگلهای آمازون سفر میکنند. ولی اوضاع به خوبی پیش نمیرود و اعضای گروه همگی توسط آدم خواران کشته و خورده میشوند! پس از آن یک گروه نجات به منطقه اعزام میشوند که هدف آنها بازیابی دوربین باقیمانده از گروه مستندسازی است.
این فیلم صحنههای بسیار خشن و دلخراشی دارد که البته همانند یک مستند روایت میشود و همین نیز به ترسناکتر بودن آن کمک شایانی میکند. البته به دلیل همین صحنهها، تماشای این اثر به افراد کم سن و سال به هیچوجه توصیه نمیشود.
همچنین کارگردان فیلم، به دلیل استفاده از خشونت بسیار بالا از طرف دولت ایتالیا به چند مورد محکوم شد که یکی از آنها احتمال کشته شدن انسانها در حین فیلمبرداری بود! البته دئوداتو از این اتهام تبرئه شد و فقط به دلیل نمایش تقابل یک جامعه مدرن با یک جامعه وحشی مورد بازخواست قرار گرفت و مجبور به پرداخت جریمه مالی شد.
همچنین اکران این فیلم در اکثر کشورها به دلیل خشونت بالا ممنوع اعلام شده است. ولی در مجموع فیلم با بازخورد مثبت تماشاگران روبرو شد و حتی سرجیو لئونه، کارگردان ایتالیایی، آن را یک شاهکار بینظیر معرفی کرده است.
۲- Audition
تاریخ اکران: ۱۹۹۹
کارگردان: تاکاشی میکه
ناشر: امِگا پراجکت
امتیاز در ای ام دی بی: ۷/۲
فرهنگ مردم ژاپن از لحاظ وجود آثار ترسناک در هر زمینهای از کامیک و مانگا گرفته تا فیلمهای و انیمیشنها بسیار غنی است و Audition نیز یکی از فیلمهایی است که در این کشور ساخته شده است. شیگِهارو اویاما (با بازی ریو ایشیباشی) یک مرد میانسال است که پس از فوت همسرش با پسر ۱۷ ساله خود زندگی میکند.
پسر اویاما وی را تشویق میکند تا زندگی مشترک جدیدی آغاز کند و به همین دلیل، وی از طریق یک آزمون بازیگری ساختگی، به آسامی یامازاکی (با بازی آیهی شیما) علاقهمند میشود که یک زن بسیار با احساس به نظر میرسد.
آسامی بدون شناخت از گذشته اویاما روز به روز به او نزدیکتر میشود تا اینکه یک روز تصویری از همسر سابق وی پیدا میکند. همین مساله خوی شیطانی وی را بیدار میکند و آسامی تصمیم میگیرد تا انتقام این خیانت را به فجیعترین شکل ممکن بگیرد.
صحنههای شکنجه اویاما توسط آسامی بسیار خشن، طبیعی و حتی گاهی چندشآور است و کارگردانی هنرمندانه تاکاشی میکه و عدم کمکاری وی در نمایش صحنههای ترسناک و خشن، میتواند رضایت هر طرفدار سبک ترسی را جلب کند.
جالب است بدانید که وقتی این فیلم برای اولین بار در ژاپن پخش شد، اکثر افراد حاضر در سینما نتوانستند صحنههای آن را تحمل کنند و محل را ترک کردند. حتی یکی از حضار، میکه را یک انسان مریض و روانی معرفی کرد که از تماشای شکنجه شدن انسانها لذت میبرد!
۱- Suspiria
تاریخ اکران: ۱۹۷۷
کارگردان: داریو آرگِنتو
ناشر: پرودِزییونی اطلس
امتیاز در ای ام دی بی: ۷/۵
داریو آرگنتو، کارگردانی است که به دلیل استفاده از تکنیکهای ناب سینمایی در آثارش شهرت فراوانی دارد و Suspiria نیز از این قاعده مستثنی نیست. در همان ابتدای فیلم شاهد یک صحنه بسیار خشن و شوکهکننده از سلاخی یک انسان هستیم که به صحنهی آغازین بازی Evil Within شباهت دارد.
پس از آن فیلم روایتی همانند سری فیلمهای «اره» در پیش میگیرد که وقایع آن در محیط یک مدرسه آموزش رقص آلمانی اتفاق میافتند و شخصیتهایی نمایش داده میشوند که هریک برای نجات جان خود از محیط خطرناک گیرافتاده در آن تلاش میکند. این اثر یک محصول کاملا ضد هالیوودی است که نه شخصیتهای دوستداشتنی دارد و نه زرق و برق و بزرگنمایی آنچنانی.
با این حال قادر است تا در مدت زمان ۱۰۰ دقیقهای خود طرفداران سبک ترس را به خوبی راضی نگه دارد. همچنین یک نسخه بازسازی شده از این فیلم نیز در دست ساخت است که با ترکیب ایدههای اثر اولیه با امکانات امروزی، میتواند به یک فیلم جذاب دیگر تبدیل شود.
Suspiria بازخوردهای بسیار مثبتی نیز از منتقدان دریافت کرده و به خصوص برای داستان و موسیقی بسیار زیبای خود مورد تحسین قرار گرفته است. خوان بنِت، یکی از بازیگران فیلم نیز در سال ۱۹۷۸ کاندید دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن سال شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تصاویر نوستالژی انتقامجویان فیلمهای ترسناک
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
همه چیز از استر هیکس | زندگی نامه، جملات زیبا
استر هیکس (نای ویور) ، در ۵ مارس ۱۹۴۸ در شهر کوالویل که یک شهر محافظه کارانه است در غرب میانه، یوتا متولد شد. استر یک دختر به نام تریسی دارد که حاصل ازدواج اول او میباشد .او یک سخنران انگیزشی و نویسنده آمریکایی است که کانالهای آگاهی را “ابراهام” مینامد. استر به همراه همسر خود جری هیکس ۱۱ کتاب نوشته است. از جمله کتاب “پول و قانون جذب” که یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز میباشد. قبل از مرگ جری در سال ۲۰۱۱ ، آنها با همدیگر سفرهای منظمی را از ایلات متحده آغاز کردند تا آموزهها ابراهام که یک آگاهی گروهی غیر فیزیکی ، شادی ، عشق و نشاط را به همراه دارد را به مردم دنیا آموزش دهند. استر این آگاهی را “هوش بینهایت” و جری را آن را اغلب “خالصترین عشق” مینامند. استر به همراه جری در ۳۰ کشور مختلف جهان ۵۰ گارگاه تخصصی دربارهی قانون جذب اجرا کردند.
در سال 1976 استر با جری اسپینر هیکس در یک نمایشگاه کاری در شهر فرسنو ملاقات میکند . در آن زمان جری هیکس یک توزیع کننده سطح بالا در شرکت Amway بوده است . جری هیکس همراه با همسرش قبلی خود Trish در این نمایشگاه شرکت کرده بود . ( در حقیقت با همسرش شریک بوده )
در آن زمان جری هیکس سخنرانی کاری از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلون هیل را ارائه میدهد . همچنین نوار زمانی شرکت Amway افشا میکند که از این آموزه های انگیزشی فقط برای تعدادی از تجارت های پول ساز استفاده شده است. جری هنگام مطالعه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید متوجه سانسور و حذفیات شده بود و همیشه پیگیر بود تا محتوایی کامل تر و جامعتر را در زمینه متافیزیک بدست آورد در همین زمان روابط بین جری و استر توسعه پیدا کرد و 21 آگوست سال 1980 ، استر از همسر خود ریچارد جدا شد . کمتر از 2 هفته بعد ، استر در 3 سپتامبر 1980 با جری در کشور کلارک ازدواج کرد. در سال 1986 جری و استر شروع به نوشتن مقالات آبراهام کردند.
شاید خیلی از مردم جهان نام استر را به خاطر اشاعه ی درست قانون جذب از سالهای ۱۹۸۷ در زیرزمین منزل خودش به یاد داشته باشند و او اولین نفری بود که به همراه جری قانون جذب را در جهان در آن سال ها گسترش داد و مردم جهان را با نام آن آشنا کرد. تلاش استر و جری در این سال ها باعث ظهور فیلمی بسیار پر فروش در جهان به نام « راز » شده است. فیلم راز توسط نویسنده ای به نام راندابرن مهیا شد و در پشت این فیلم اندیشه های استر و جری نهفته بود.
فیلم ذهن تغییر یافته بیوگرافی دیل کارنگی کتاب جذب پول و ثروت
چطور فرکانس خواسته ها را زیاد کنیم؟
خانم استر هیکس در یکی از سخنرانی های خود راجع به هم فرکانس بودن با خواسته هایمان صحبت کرده است. وی در مورد عملی شدن خواسته ها در مدت زمان هفده ثانیه و شصت و هشت ثانیه صحبت کرد. اینجا این سوال پیش می اید که چرا با وجود همه این اطلاعات باز به اهداف خود نمی رسیم؟
جواب استر هیکس بسیار جالب است. زمانی که شما ارتعاش ثروت می دهید، همزمان به بدبختی موجود در جامعه فکر می کنید و با این کار ارتعاش شما کم می شود؛ در نتیجه نمی توانید با مقدار ثروتی که می خواهید هم ارتعاش شوید.اگر بتوانید در طول روز به مدت شصت و هشت ثانیه به خواسته خود فکر کنید، می توانید به مرور زمان به خواسته خود برسید. از اصلی ترین عوامل جذب خواسته خودآگاهی و تمرین کردن ذهنیت خوب و مثبت است.
هیچ عاملی مهم تر از احساس نیست
برایتان مثالی می زنیم تا بیشتر متوجه موضوع شوید. مثلا وقتی در رودخانه شنا می کنید چه زمانی انرژی شما به هدر می رود؟!
مسلما زمانی که شما برخلاف جریان آب رودخانه شنا کنید. حالا این مسئله را از نگاه دیدگاه می سنجیم احساس افراد برخلاف هدف آن ها است. مثل اینکه شما برخلاف جریان آب شنا می کنید. ما انسان ها رودخانه زندگی خود هستیم. زمانی که وارد زندگی خود می شویم، یعنی وارد رودخانه شده ایم. شما با هر خواسته ای سرعت آب را افزایش می دهید. یادتان باشد که شما همیشه در حال کامل شدن خواهید بود. با این کار خودتان را پروش می دهید و رشد می کنید. احساس شما مانند قطب نما عمل می کند و شما را در مسیر نگه خواهد داشت.
قانون اول: جذب
هر چیزی مانند خود را جذب میکند. این اصولی ترین قانون جهان است. پس اگر میخواهید در مسیر خواسته قرار بگیرید ابتدا این اصل را رعایت کنید و خواسته خود را مشخص کنید.
قانون دوم: قانون آفرینش و جهت دهی
طبق این قانون همانطور که سیاره زمین آفریده شده است، شما نیز میتوانید در ذهن خود اهداف را بیافرینید. فرض کنید قصد سفر دارید اما دقیقا نمیدانید به کجا باید بروید. در این حال اگر بخواهید بلیطی تهیه کنید، فروشنده از شما میپرسد بلیط کدام مقصد را برای شما تهیه کنم و شما نمیدانید که چه بگویید. قانون دوم به شما میگوید اگر میخواهید چیزی را از ذهن خلق کنید، ابتدا باید جزئیات را بررسی کنید و مدتها با آن زندگی کنید. شما باید همانند بازیگری باشید که آن خواسته را در زندگی بازی کند تا در نهایت در دنیای واقعی ملاقات کند.
در ادامه به فرمول تحقق آرزو میرسم. طبق این فرمول ابتدا باید خواسته خود را که در مرحله اول شکل گرفته است را تجسم کنید و از این راه ارتعاشی را به دنیا ارسال کنید. در مرحله بعد به جزئیات بپردازید و به رسیدن و نرسیدن آن توجهی نکنید. از تعیین میزان دقیق و زمان دقیق نیز اجتناب کنید زیرا خداوند و کائنات میداند که این خواسته را در بهترین زمان و بهترین مکان برای شما محقق سازد. بطور مثال اگر بگویید من قصد دارم تا 1400/1/1 به یک خودروی خاص برسم یا با فلانی ازدواج کنم، این مغایر با قانون ارتعاش و جذب است زیرا شاید خداوند مقدر کرده باشد که در زمان دیگری به چنین اهدافی برسید. پس بهترین کار این است که زمان حدودی را مشخص کنیم اما خواسته خود را بطور دقیق مطرح کنیم.
قانون سوم: کسب اجازه
طبق این قانون اگر در شرایط مطلوب احساسی نباشید، قانون جذب معکوس عمل خواهد کرد. شما نمیتوانید جلوی جذب خواسته ها را بگیرید بلکه میتوانید خوشایند و یا ناخوشایند بودن آنرا تعیین کنید. اگر بیمار شوید، یک ترس را تجربه خواهید کرد و این یعنی بر خلاف جریان آب شنا کردن وقتی میگویید: من باید مراقب باشم تا مریض نشوم و یا من نمیخواهم در این شغل لعنتی بمانم و باید از شر آن خلاص شوم… در واقع خلاف جهت روخانه درحال شنا هستید. این را بدانید اگر بر خلاف نظم جهانی بخواهید عمل کنید، تنها شما هستید که خسته و بی انگیزه میشوید بنابراین دل به این رودخانه بسپارید و اجازه دهید تا آن شما را به جایی که نیاز است انتقال دهد.
-شما جوهره هر آنچه را که به آن فکر می کنید به دست می آورید چه چیزی باشد که می خواهید و چه چیزی باشد که نمیخواهید
-در مقابل آنچه بد و مضر است مقاومت نکن فراموشش کن
-کمتر نگاه کن ، بیشتر تجسم کن
-وقتی زندگی همیشه در حرکت است تو نمی توانی یک جا بمانی
-بزرگ ترین هدیه ای که تو می توانی به کسی دیگر بدهی شادمانی خودت است
-اگر تو آن را می خواهی و انتظارش را داری ، آن بسیار زود از آن تو خواهد شد
-هیچ چیزی وارد تجربیات تو نشده است مگر تو ان را با افکار و احساساتت دعوت کرده ای
-اگر چیزی که می خواهی آهسته به سمت تو می آید فقط یک علت دارد ؛ تو بیشتر زمانت را روی نبودش تمرکز کرده ای تا روی بودنش
-چیزی که درباره اش فکر می کنی یک ارتعاش را از طریق تو فعال می کند
-بزرگ ترین چیزی که می توانی به خودت بدهی آزاد شدن است از آنچه دیگران فکر می کنند
-هر چه به آن اعتقاد داری تاثیرمی گذارد روی هر چه به سویت می آید
-شما پدید نمی آورید بلکه محیطی را می سازید که اجازه ی پدید آمدن را می دهد
-به افکاری برسید که حس بهتری می دهند
-مردم همان قدر شما را دوست دارد که شما خودتان را دوست دارید
-قوانین جهان در حال پاسخ دادن به من هستند
-چیزی پیدا کن که به تو حس خوبی می دهد سپس بسیار دربارهی آن فکر کن
-وقتی روی خوب متمرکز می شود خوب ، بهتر می شود
-وقتی از خواب بیدار می شود بگذار اولین فکر تو این باشد : متشکرم !
-موفقیت یعنی دستیابی به آنچه میخواهید چه پول باشد یا روابط خوب اما اگر اجازه دهید ضابطه موفقیت شما دستیابی به شادی باشد همه چیز های دیگر به سادگی سر جای خود قرار می گیرند زیرا در روز جستجوی شادی با منابع کائنات اتصال ارتعاشی برقرار میکنید
-وقتی که از قدرت افکار خود آگاه میشوید و آنها را آگاهانه به کار میبرید اهرم نیرومندی را به دست گرفته اید که از آرزو و پذیرش به وجود آمده است هنگامی که با افکار مثبت خود راه چیزی را همواره میکنید کار موردنیاز تقریباً ناچیز است اگر افکار خود را هماهنگ نکنید ناچار هستید نیروی زیادی به کار ببری و نتیجه هم رضایت بخش نخواهد بود
-شما خالق رویدادهای زندگی خود هستید هدف به دنیا آمدن شما وجود دارد و جهان به نوعی از تجربیات شما بزرگتر می شود یا تکامل پیدا می کند آنچه با وجدان شما هماهنگ است خوب است
-اغلب مردم بیشتر ارتعاش خود را صرف چیزهایی می کنند که می بینند بنابراین وقتی چیزی را می بینند که احساس خوبی می دهد احساس نشاط می کند اما وقتی چیزی را می بینند که احساس خوبی نمی دهد احساس نشاط ندارند بیشتر مردم باور ندارند که می توانم بر احساس خود مسلط باشند زیرا بر شرایطی که باعث این احساس شده تسلط ندارند باور آنها این است که نداشتن تسلط بر تجارب خود موجب فقدان شادی شده باید یادآوری کنیم که اگر به فقدان شادی در آنها متمرکز شوید شادی شما نیز از بین خواهد رفت
-اگر می خواهید انرژی زیادی برای دیگران داشته باشید آنها را همانطور که میخواهند باشند ببینید
-هیچ چیز با اندکی فکر و توجه پدید نمیآید زمان میبرد و توجه لازم دارد تا قدرت کافی برای ظهور پیدا کند
-لزومی ندارد هیچ چیز را به صورت کلامی به کسی ثابت کنید بگذارید هر آنچه هستید و نوعی که زندگی می کنید مثالی واضح باشد برای بالا بردن روحیه دیگران
-وقتی صحبت از چه میخواهید و چرا آن را می خواهی در میان است معمولاً احساس بهتری به شما دست میدهد اما اگر صحبت از چگونه میخواهید و چطور آن چیز به سوی شما می آید در میان باشد معمولاً افکار دقیق باعث احساس بد می شوند
-فقط زمانی که فهمیدی دیگران میتوانند بخشی از تجربه شما باشند مگر آنکه آنها را به افکار خود دعوت کنید و آن وضعیت نمی تواند بخشی از تجربه شما باشد مگر آن که آن را از طریق افکارتان دعوت کرده باشید در این صورت شما پذیرنده شدید که می خواستید بشوید
-شما به این جهان آمده اید تا چیزهایی را که انتخاب می کنید خلق کنید در عین حال جهانی را که دیگران انتخاب کردم میپذیرید و انتخاب آنها به هیچ عنوان مانعی در راه انتخاب شما نیست توجه شما بر آنچه آنها انتخاب کردند و ارتعاشات شما و نقطه جذب شما اثر می گذارد
-واژه ها و کلمات نمی آموزند تجارب زندگی است که دانش ما را فراهم میکند
-وقتی که به این درک برسید که جهان جایگاه این تجربه مادی که در آن شرکت دارید سرشار از برکت است و حتی برای این فراوانی وجود ندارد دیگر نگران نخواهید شد میگذارید دیگران خلق کنند و به سوی خود جذب کند و شما هم میتوانید خلق کنید و به سوی خود جذب کنید
دیل کارنگی نویسنده و سخنران آمریکایی است. شهرت او در ایران به خاطر مجموعه کتابهایش است. او کتابهایی دربارهی راه و روش زندگی، دوستیابی و سخنرانی نوشته است. این مجموعه در طی سالها بارها تجدید چاپ شدهاند و تقریبا همیشه در فهرشت مشهورترین کتابهای روانشناسی و خودشناسی قرار داشتهاند.
دیل هاریسون کارنگی Dale Carnegie نویسنده و سخنران متولد 24 نوامبر سال 1888 در ایالت میزوری آمریکا است. او در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد و فقر تنها چیزی بود که او از کودکی به یاد دارد. دیل کارنگی کودکی سختی را گذراند. او برای تحصیلات تکمیلی اش به کالج ایالتی آموزگاران در میزوری رفت و در آنجا مشغول به تحصیل شد. بعد از تکمیل تحصیلاتش، مسئول آموزش به دامداران شد و بعد به کار فروش گوشت خوک پرداخت. او توانست در کسب و کار کوچک خود بسیار موفق باشد و حدود دوازده هزار دلار پس انداز جمع کند.
در سال 1911 بود که او فروشندگی را رها کرد و به شغل رویاییاش یعنی تدریس و سخنرانی مشغول شد. در همین سال بود که به نهضت سوادآموزی بزرگسالان شاتاوکاوا پیوست و در آن جا سخنرانیای به یاد ماندنی ایراد کرد. این سخنرانی سبب شهرت او شد. منتقدین همین نقطه از زندگی دیل کارنگی را نقطهی شروع کار او میدانند.
دیل کارنگی در جنگ جهانی اول به ارتش آمریکا پیوست. او بعد از خدمت به عنوان سرباز ارتش به نیویورک بازگشت و دو ازدواج ناموفق داشت.
دیل کارنگی در تاریخ اول نوامبر 1955 در فارست هیل آمریکا جان خود را از دست داد. اما شاگردان و آثار مهمی را برای جهانیان بعد از خود برجای گذاشت.
آثار د یل کارنگی در تمام دنیا مشهور هستند و به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شدهاند. او در آثارش به خوانندگان راهکارهای علمی و عملی زیادی اراده میکند. این آثار در سراسر جهان بیشتر از 50 میلیون نسخه فروخته شده اند.
از لحظهی به پایان رسیدن Avengers: Infinity War شاید بزرگترین سؤال مخاطبان این بود که Endgame تبدیل به چه مدل فیلمی خواهد شد؟ چرا که دنیای سینمایی مارول که همواره سعی کرده است تعادل مناسبی بین داستانگویی درام و کمدی برقرار کند، در هر یک از فیلمهای مهم و مورد انتظار خود سراغ پررنگ کردن یکی از این ویژگیها میرود. احتمالا بدترین فیلمهای مارول استودیو (Marvel Studios) در نگاه مخاطبان نیز همان آثاری هستند که مثل «کاپیتان مارول» (Captain Marvel) در برقراری این تعادل شکست میخورند و برخلاف امثال Infinity War و Guardians of the Galaxyهای جیمز گان، توانایی همراه کردن دائمی بیننده با خود را ندارند. اصلا شاید بزرگترین داشتهی Infinity War هم همین تعادل مثالزدنی آن در روایت داستانی جدی با کمک گرفتن از کمدیهای لحظهای و بهجا بود؛ موردی که مخاطب را با فیلم همراه میکرد، تاثیر منفی و بدی روی جدی گرفته شدن لحظات مهم آن توسط بیننده نداشت و از قضا اثر را از هر خستهکنندگی احتمالی به خاطر مدتزمانی طولانیاش نیز دور میساخت.
از طرفی اما Endgame که قرار نبود تبدیل به قسمت دوم فیلم اکشن Infinity War شود، نمیتوانست لحن همان فیلم را تکرار کند. چون اینگونه مارول تبدیل به یکی از همان استودیوهایی میشد که فقط داستان پایانی را طولانیتر کردهاند و با تقسیم آن به دو قسمت، قصد افزایش صرف درآمدزاییشان را دارند. پس بگذارید قبل از هرچیز خیالتان را از این بابت راحت کنم که Endgame نه قسمت دوم فیلمی دیگر، که اثری مخصوص به خودش است. اثری با داستانی تازه و گرهخورده به گذشته و روایتی متفاوت که امکان نداشت مارول بتواند آن را در جایی از Infinity War جای بدهد. چون حوادث «انتقامجویان» قبلی باید اتفاق میافتادند تا Endgame شانس نفس کشیدن و روایت داستان خود را داشته باشد.
ساختهی جدید برادران روسو باتوجهبه کمتر شدن واضح تعداد کاراکترهای اصلی Endgame نسبت به Infinity War، فیلمی به مراتب شخصیتمحورتر است. از این نظر که اگر در آن اثر زمان فیلم بین تمام کاراکترها تقسیم میشد، اینجا با فیلمی روبهرو هستیم که خط واضحی بین شخصیتهای اصلی و فرعی آن کشیده میشود. این موضوع هم از آن جهت اهمیت دارد که Endgame بار تراژیک بیشتری را حمل میکند و برای رسیدن به برخی از نقاط اوجِ مدِ نظرِ سازندگان، بهشدت بیشتر از فیلم قبلی محتاجِ پرداختن به برخی کاراکترهای بهخصوص است.
Avengers: Endgame بیشتر از آن که داستانی دربارهی یک جنگ بزرگ باشد، قصهای دربارهی یافتن یک راهحل بهظاهر غیرممکن برای درست کردن همهچیز است. قصهای که با ترفندهایی بهخصوص که آنها را بدون ترس از لو دادن داستان در قسمتهای پایانی نقد شرح خواهم داد، روی شکست خوردن واضح کاراکترها تمرکز میکند. طوری که اگر ما فیلمهای دوقسمتی پایانی مجموعههای بزرگ سینمایی را با بنا شدن اول تا آخر قسمت دوم بر پایهی نبردی دیوانهوار میشناسیم، Endgame در نگاهمان تبدیل به محصول عجیبی بشود. چون همانقدر که روی تلاش شخصیتها برای «درست کردن مشکلات» وقت میگذارد، به «بازگشتناپذیر بودن برخی بلاهای نازلشده بر سر آنها» نیز میپردازد. همانقدر که به سر و شکل دادن نبردی حماسی و عظیم اهمیت میدهد، روی پایان دادن داستانهای برخی از ابرقهرمانان به شکلی قابل قبول نیز سرمایهگذاری میکند. یه همین خاطر این فیلم تقریبا همانقدری وابسته به Infinity War است که وابسته به ۲۰ فیلم دیگر دنیای سینمایی مارول پیش از اکران خود به نظر میرسد. آنتونی و جو روسو، نویسندگان فیلم و از همه مهمتر کوین فایگی، Endgame را مثل فصل مهمی از رمانی بلند ساختهاند. فصلی که شاید تبدیل به یکی از بهترین فصلهای کتاب میشود اما تکیهی قابل توجهی نیز روی فصلهای پیش از خود دارد. ارزش این نکته هم جایی مشخص میشود که نه فقط مخاطبان پروپا قرص MCU که حتی بینندگانی که تنها چند فیلم مهم از این مجموعه را دیدهاند، شانس لذت بردن از Endgame را به دست میآورند.
این مسئله برآمده از آن است که Endgame در دو پردهی اول خود که در مجموع به اندازهی فیلمی دوساعته زمان میبرند، سراغ بهرهبرداری از الگوی موفق بسیاری از فیلمهای دیگر مارول میرود؛ روایتی تماما تفسیمشده بین کمدی و درام که باعث میشود بیننده همزمان با همراه شدن با فضای داستانی اثر، بتواند از شوخیهای اندک اما اثرگذار و برخی لحظات مفرح لذت ببرد. بالاخره همانگونه که برخی از منتقدان شناختهشده گفتهاند، لحظات دردناک نه لزوما با تمرکز کارگردان روی لحنی تلخ و غمانگیز، بلکه با تغییر صحیح و به موقع لحن در نقاط کلیدی از راه میرسند.
البته یکی از بزرگترین ضررهای این الگو برای کل فیلم چیزی نیست جز آن که باتوجهبه جدیت بسیار زیاد پردهی پایانی، Endgame به خاطر تفاوت جدی مدل روایت داستان در بخشهایی از دو پردهی آغازین فیلمنامه با پردهی سوم، تعادل لحن کلیاش را از دست میدهد؛ بهگونهای که برخلاف امثال Infinity War به اثری با لحن نسبتا مشخص از ابتدا تا انتها تبدیل نمیشود و خواه یا ناخواه باید پذیرفت این موضوعی است که میتواند دستهای از منتقدان را آزردهخاطر کند. اما نکتهی منفی ذکرشده منهای مخاطبانی که از قبل دربرابر آثاری مثل این فیلم گارد گرفتهاند، آنقدرها سایر بینندگان را آزار نمیدهد.
آوردهی بزرگ این تصمیمِ سازندگان برای فیلم اما همراه شدن حجم بالاتری از مخاطبان عام با Endgame است. چون حتی اگر هیچکدام از این شخصیتها را نشناسید و هیچکدام از فیلمهای قبلی مارول را تماشا نکرده باشید، این فیلم آنقدر روی پای خودش میایستد که بتوانید آن را با حجم قابل قبولی از سرگرم شدن تا انتها ببینید. در عین حال هرچهقدر که دنیای مارول برایتان واضحتر و در ذهنتان پررنگتر باشد، همهی عناصر فیلم نیز در نگاهتان تکاندهندهتر به نظر میرسند.
چون سازندگان چه موقع ارجاع دادنهای مستقیم و غیرمستقیم به آثار قبلی مجموعه و چه هنگام پرداختن به لحظات و دیالوگهای کلیدی برداشتشده از کامیکها، تعادل را حفظ کردهاند و به هرکس همانقدری که میخواهد، سرگرمی و جزئیات میبخشند. نقطهی اوج این نکته را هم میتوان در جایی از فیلم دید که یکی از انتقامجویان کلمهای خاص را به زبان میآورد. این سکانس به کمک کارگردانی قوی، سیجیآیهای میخکوبکننده و موسیقی متن عالی، به اندازهی کافی روی همه اثر میگذارد. طوری که تقریبا تمام بینندگان بار احساسی آن را دریافت میکنند و تحت تاثیر سکانس مورد بحث قرار میگیرند. حالا اگر جزو طرفداران قدیمی MCU باشید و تکتک کاراکترهای حاضر در آن سکانس را به خوبی بشناسید، کلوزآپهای مناسب روسوها از آنها درگیری احساسیتان با این سکانس را افزایش میدهند. اگر هم علاوهبر تمامی این موارد، جزو مطالعهکنندگان قدیمی کامیکها باشید، احتمالا در سکانس گفتهشده اشک میریزید. همهی اینها هم یعنی توجه سازندگان در هنگام ساخت به حداکثر افراد ممکن بوده است. Endgame نمایندهی سینمای عامهپسند در سال ۲۰۱۹ میلادی است و برای چنین فیلمی پوشش دادن حداکثر مخاطبان ممکن، یکی از بزرگترین اهداف موجود به شمار میرود. پس چه بهتر که سازندگان نهتنها حجم قابل توجهی از تماشاگرانِ هدفشان را با این فیلم راضی میکنند، بلکه همانگونه که گفتم به هر کس همانقدر که پتانسیلش را دارد، لذت و سرگرمی سینمایی میدهند.
Avengers: Endgame به سبب داشتن کاراکترهای فرعی بسیار زیاد، یکی از معدود ایرادهای بزرگ خود را در استفاده از آنها رو میکند. ایرادی که باعث میشود گاهی بعضی از شخصیتها صرفا حکم اسلحهای قدرتمند را داشته باشند و به جز اثرگذاری در نبرد، نقش خاصی در فیلم ایفا نکنند. بااینحال سازندگان تا جای ممکن تمرکزشان را از این مدل کاراکترها گرفتهاند و حتی در پر زدوخوردترین لحظات، بیشتر روی چند شخصیت اصلی مد نظرشان تمرکز میکنند. همین هم باعث میشود که در عین رفع نشدن ایراد گفتهشده، توجه مخاطب به آن کاهش پیدا کند. چرا که دقیقا در زمانیکه میخواهید از نابود شدن شخصیت یا دستگاه «الف» بهسادگی توسط قهرمان «پ» ناراحت شوید، تمرکز فیلم روی لحظات احساسی مبارزه برای کاراکترِ «ب» بازمیگردد تا اصلا فرصت تفکر بیشتر به آن اشکال وجود نداشته باشد.
تصاویری از فیلم
این وسط مشکل بزرگتری هم مخصوصا برای مخالفان همیشگی دنیای سینمایی مارول به چشم میخورد که احتمالا این فیلم را هم برای آنها لایق صفات منفی گوناگون خواهد کرد. آن هم چیزی نیست به جز توضیح داده نشدن نحوهی رخ دادن برخی اتفاقات اندک در فیلم که البته هرگز اتفاقات اصلی آن نیستند. در هر حالت اما این مواردِ بدون توضیح که فقط تئوریپردازها و طرفداران پروپا قرص MCU میتوانند سوالات برخی بینندگان سختگیرتر دربارهی آنها را پاسخ بدهند، باعث شده است آندسته از تماشاگران که اهل وارد کردن ایرادهای منطقی زیاد به فیلمهای علمیتخیلی/فانتزی هستند، از این فیلم نیز لذت قابل توجهی نبرند.
به بیان بهتر بیستودومین فیلم MCU احتمالا توسط ایندسته از سینماروها فیلمی خطاب میشود که برای توضیح داده شدن، نیازمند موشکافی و تئوریپردازی طرفدارانش است و خودش حداقل همیشه از پس توضیح دادن خود برنمیآید. اگر هم این توضیحات برای تصمیمگیری راجع به تماشا یا عدم تماشای Endgame به شما کمک نمیکنند، با کمی اغراق میشود تمامی نکات منفی گفتهشده در چند پاراگراف اخیر را در سخنی واضحتر خلاصه کرد؛ اگر دنیای سینمایی مارول هرگز در جلب توجه و نظر مثبتتان موفق نبوده است و نزدیک به ۹۰ درصد آثار مورد بحث برای شما غیرقابل تحمل، کمارزش، بیش از حد تخیلی یا آزاردهنده به نظر میرسند، قرار نیست Endgame نظرتان دربارهی این دنیا را تغییر دهد. از آن طرف هم اگر این مجموعه را با برخی فیلمهای بد، برخی فیلمهای خوب، برخی فیلمهای متوسط و برخی فیلمهای عالی آن دوست دارید، احتمالا امکان ندارد که Avengers: Endgame را در جایگاه یکی از پنج فیلم برتر MCU برای خودتان تا به امروز قرار ندهید.
بالاتر از حفظ شدن سطح کارگردانی قابل قبول روسوها که تاثیر واضحی روی تکاندهندگی لحظات کلیدی Endgame برای مخاطب دارد و حتی بالاتر از آن که تراژدیهای مناسب فیلم آن را به بستری عالی برای درخشش جدی برخی از بهترین بازیگران حاضر در آن تبدیل میکند، Avengers: Endgame را میتوان فیلمی جسورانه دانست. چون در حالتی که اگر هیچ خلاقیتی هم به خرج نمیداد و صرفا همان نبرد دیوانهوار مورد نظر مخاطبان را به تصویر میکشید نیز احتمالا شدیدا در گیشهها موفق میشد، ترسی از پیچیدهتر شدن و انداختن خودش در چالهی عمیقِ بازی کردن با برخی عناصر خاص دنیای داستانگوییهای عامهپسند سینمایی ندارد. جالبتر آن که فیلم موقع استفاده از این موارد در شکل دادن به فیلمنامهی خود نیز صرفا سراغ تکرار مکررات نمیرود.
سازندگان Endgame در شکل دادن به قصهی پیشروی مخاطبان، تا آنجا که امکانش بود، متفاوت عمل کردهاند و همین باعث میشود که در عین درست درآمدن برخی از تئوریها، شوکهکنندگی و سؤالبرانگیزی تبدیل به دو ویژگی مهم اثر بشوند. نتیجه هم آن است که نهتنها مخاطبِ هدف برای سردرآوردن از رخدادها فیلم را با توجه بیشتری دنبال میکند و نهتنها احتمالا برای پاسخ دادن به برخی از سوالات خود سراغ بازبینی مجدد آن خواهد رفت، بلکه آیندهی MCU را هم به واسطهی تماشای این اثر بهتر از قبل میشناسد؛ نه با کمک سکانسهای پس از تیتراژ که در این فیلم جایی ندارند. بلکه باتوجهبه نقاط مهمی از داستان که وجود نقاطی مهمتر از آنها در فیلم، جلوی روایت شدن مفصلشان را میگیرد.
این یعنی در فیلمی که اصولا روی دنیاسازی تمرکز نکرده است و میخواهد داستان بخش اول MCU یا همان Infinity Saga را تمام کند، بیننده آنقدر با خطوط داستانی متعددی مواجه میشود که ناخودآگاه فکرش به سمت آثار مورد انتظار دیگر این مجموعهی سینمایی/تلویزیونی نیز برود. برای بیستودومین قسمت از موفقترین دنیای سینمایی تاریخ که قطعا تا مدتها ادامه خواهد داشت، چه موفقیتی از این بالاتر؟
البته چرا. Avengers: Endgame یک موفقیت خاصتر و مهمتر از این را نیز کسب میکند و آن هم تبدیل شدن به اثری بهشدت هیجانی و جذبکننده برای مخاطبان خود در عین شکل گرفتن بر پایهی رخدادهایی است که اکثر آنها از قبل، ردی از خود در داستان به جا گذاشتهاند. از کوتاهترین دیالوگهای خندهآور تا شلوغترین و پراکشنترین سکانسهای فیلم، همگی شامل لحظاتی هستند که یا در خود اثر یا در یک یا چند عدد از فیلمهای پیشین MCU میتوان نکات اشارهکننده به آنها را پیدا کرد. این یعنی سازندگان در حالی موفق به جلب نظر اینچنینی مخاطبان و کشیدنشان به سالنها شدهاند که اتفاقات قبلی رخداده را هم دور نمیریزند. اگر تا به امروز هرگز فیلمهای مارول را با جدیت دنبال نکردهاید و قصد انجام این کار را هم ندارید، Endgame داستانی واضح و قابل فهم و در عین حال نسبتا پیچیده دارد که میتوانید از دنبال کردن آن لذت ببرید. در عین حال اگر مخاطب دائمی این آثار بودهاید، قرار نیست در فیلم مورد بحث با فراموش شدن رخدادهای قبلی یا دور ریخته شدن مهمترین فیلمهای مجموعه روبهرو شوید. پس باتوجهبه نقشآفرینیهای عالی بازیگرانی چون رابرت داونی جونیور که شاید به خاطر این بازی احساسی شانس دریافت نامزدی اسکار را هم داشته باشد و مواردی از جمله پیچیدگی داستان اثر، وجود برخی لحظات نامعمول برای مخاطبان در آن و اهمیت دادن سازندگان به ساخت فیلمی که صرفا آنها را به فروش مد نظرشان نرساند، Avengers: Endgame به اثری رضایتبخش برای مخاطبانِ این جنس از آثار سینمایی (نه مخالفان جدی آن) تبدیل میشود.
اما Endgame بیشتر از آن که به هدف راضی کردن حجم قابل توجهی از مردم عامه ساخته شده باشد، به هدف منفجر کردن مغز طرفداران پروپاقرص MCU ساخته شده است. به همین خاطر هم تبدیل به همهی آن چیزی میشود که اکثر این آدمها از سازندگانش میخواستند. وقتی صحبت از فیلمهای مارول به میان میآید، مخالفان سراغ انتقاد از لحظات بیش از حد اغراقشده و دیالوگهای بیدلیل پررنگشده و بیانشده با لحن خاص حاضر در فیلمهای آن میروند. اما دو دیالوگ برتر و محبوب این فیلم، با پایینترین تُنِ صدای ممکن بیان میشوند و سپس با درک شدن توسط خود تماشاگران، حکم عنصری کلیدی برای به یاد آوردن Avengers: Endgame را پیدا میکنند. اگر از من میپرسید، این دقیقترین توصیف از خود فیلم نیز محسوب میشود؛ اثری که نه شاهکار است، نه بینقص است و نه حتی در فیلمنامهنویسی، آنقدرها کمنقص. اما بهجای تبدیل شدن به مجموعهای کاملا شکلگرفته بر پایهی لحظات انفجاری و اکشنها، کار خودش را انجام میدهد تا مثل برخی از بهترین فیلمها، توسط طرفداران خود بزرگ شود. انقدر بزرگ که طی چند هفته حکم پرفروشترین فیلم تاریخ سینما بدون احتساب نرخ تورم را پیدا میکند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
فیلم ذهن تغییر یافته کسب درآمد از اینترنت کتاب ثروتمندترین مرد بابل کتاب جذب پول و ثروت
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(از اینجا به بعد مقاله، فیلمنامهی Avengers: Endgame را اسپویل میکند)
نمیشود انکار کرد که تقریبا تکتک تماشاگران تماشای Avengers: Endgame را به یک هدف آغاز میکنند؛ رسیدن به نبرد نهایی شخصیتها با تانوس و تماشای لحظهای که طی آن این آنتاگونیست قدرتمند نابود میشود. چون ما به تماشای چنین فیلمهایی عادت کردهایم و وقتی سراغ امثال Endgame میرویم، احتمالا به هیچ بخشی از داستانگویی توجه نمیکنیم تا به این نبرد پرانرژی و خونین برسیم. سازندگان هم به هدف تخریب همین برخورد نادرست با فیلم، در همان دقایق آغازین تانوس را میکشند. تانوس در اوج ناتوانی توسط تور سر بریده میشود و تمام؛ حالا دیگر نمیتوان فقط به هدف دیدن شکست خوردن تانوس به تماشای این فیلم نشست و باید واقعا قصهی آن را دنبال کرد. سازندگان با استفاده از این حرکت داستانی جذاب و یک پرش داستانی مناسب، Endgame را خیلی سریعتر از آنچه که انتظارش را داشتیم، تبدیل به اثری متفاوت با قسمت دومِ Infinity War میکنند. آنها نشان میدهند که چهقدر طرح داستانی «تلاش برای نابودی تانوس» در این وضعیت احمقانه و بیفایده به نظر میرسد و چهقدر پیروزی شخصیتها بر او بدون برگرداندن جنایات انجامشده توسط وی، بی حسوحال و خالی از هرگونه حس شادی است. همین به شوخی گرفتن انتقامِ جذاب انتقامجویان هم سبب میشود که در ادامهی کار، مخاطب بیشازپیش به تلاش این آدمها برای یافتن راهی برای زنده کردن دوبارهی جمعیتِ پنجاه درصدیِ محوشدهی جهان امیدوار باشد.
ما به این موضوع اهمیت میدهیم و تلاش کاراکترها برای بازگرداندن همهچیز به وضع سابق را درک میکنیم، چون فهمیدهایم که بدون آن چهقدر با انتقام بی سروته و خالی از احساسی روبهرو هستیم. درحالیکه اگر همزمان با زنده بودن تانوس کاراکترها مشغول یافتن راهی برای زنده کردن پیتر پارکر و دیگر دوستانشان میشدند، احتمالا همه کار آنها را بیهوده میخواندند و میگفتند که انتقامجویان باید سراغ دشمن حقیقی خود بروند و چنین مواردی صرفا برای بیش از اندازه امیدوارکننده کردن داستان، در فیلم جای گرفتهاند. این وسط شاید لحظات بیش از حد کامیکی همچون برگشتن اسکات لنگ به دنیای عادی به خاطر حرکت اتفاقی یک موش، فیلم را از حالت عادی خود خارج کنند. ولی باتوجهبه پیروزی بیمعنی انتقامجویان، سکانسهایی مثل راه رفتن مرد مورچهای در قبرستانی بدون قبر که نام انسانهای محوشده از دنیا در آن نوشته شده، بیشتر از لحظهی بازگشت او به دنیا به خاطر حضور اتفاقی یک موش در نقطهای بهخصوص در ذهن ثبت میشود.
این حرکت داستانی موفق سبب میشود که Endgame نهتنها فرصت ساختن تانوسی منحصربهفرد را پیدا کند، بلکه شکست قهرمانان را نه در عدم شکست خوردن دشمن که در بیمعنی بودن شکست او در وضعیت فعلی به تصویر بکشد. خاصیت این شکست جدید هم آن است که غیر قابل جبران جلوه میکند و قرار نیست با حرکت ابرقهرمانان به سمت یک سیاره و پشت سر گذاشتن جنگی بزرگ، ناگهان تبدیل به پیروزی شود. این شکست دائمی است و سازندگان هم تلاش زیادی برای نمایش بلای نازلشده بر سر شخصیتها به خاطر آن انجام میدهند. مثال بارز این تلاش هم چیزی نیست جز حضور نسخهی چاقشدهی تور در اکثر دقایق فیلم که هم در خدمت لحظات کامیک آن است و هم افسردگی و بازگشتناپذیر بودن برخی اتفاقات را به یاد میآورد.
اگر مارول قصد ساخت فیلمی را داشت که همهی تصمیمات آن با رویکرد تجاری اتخاذ میشوند، تور باید به محض برگشتن به میدان مبارزه به حالت عادی و فرم بینقص ابرقهرمانی خود برمیگشت. اما او این فرم مسخره را حفظ میکند تا فیلم بتواند روی جبرانناپذیری سالهای تلخ گذشته بر همهی ابرقهرمانان تاکید داشته باشد؛ تا بیننده فراموش نکند که که برخی اتفاقات همچون مرگ نسخهی اصلی و بهروز گامورا یا مرگ بلک ویدو بازگشتناپذیر هستند و Endgame یکی از آن فیلمهایی نیست که از راه رسیدنِ پایان خوش آن، هممعنی با پاک شدنِ ابدی تمام اتفاقات بد رخداده در طول دقایق آن باشد. پس در لحظهای از نبرد که هیچ فرصتی برای شخصیتپردازی هیچ کاراکتری وجود ندارد، چاقی مسخرهی تور به یادمان میآورد که او چه دورانی را پشت سر گذاشته است؛ به این هدف که مخاطب وقتی کاپیتان آمریکا چکش افسانهای وی را در دست گرفت، علت شادی خدای رعد را درک کند.
بالاخره طرفداران پروپا قرص مارول فراموش نکردهاند که تور در Avengers: Age of Ultron وقتی که کاپیتان در شرف بلند کردن چکش او قرار داشت، چهرهای شدیدا نگران و ناراضی را از خود به نمایش گذاشت. پس چاقی تور اینجا به تصویریترین حالت ممکن کاری میکند بفهمیم انسان افسردهی مقابل دوربین تفاوتهای زیادی با قبل دارد و اکنون انقدر تشنهی پیروزی و درست شدن وضع است که کوچکترین اهمیتی به بلند شدن چکش توسط شخصی دیگر نمیدهد و حتی از اثرگذاری مثبت این اتفاق روی نبرد، خوشحال هم میشود!
اما حفظ چاقی تور تا انتهای کار تنها جلوهی کلیدی توجه به جزئیات در Endgame نیست و سکانس مرگ ناتاشا هم یکی از بهترین نمونههای حضور این نکته در اعماق فیلم مورد بحث است. سکانسی که به محض آغاز شدن آن، مخاطب متوجهِ قطعیت مرگ یکی از دو کاراکتر اصلی میشود و همانگونه که انتظار دارد، نبردی بین دو قهرمان برای مرگ با افتخار را مشاهده میکند. کارگردانان هم بهجای تصویرسازی از رخدادی عجیبوغریب که منجر به زنده ماندن هر دوی آنها بشود، سراغ تصویرسازی از انتظاراتتان با نهایت دقت میروند. آنها تنش و دوستی بین هاوکآی و بلک ویدو را با بهرهبرداری از تواناییهای جرمی رنر و اسکارلت جوهانسون تشدید میکنند، لحظهای هیجانی میآفرینند و بعد به شکلی منطقی ناتاشا را میکشند. کاراکتری که خیلیها او را عضوی نادرست از تیم انتقامجویان خطاب میکردند و اینجا با تمرکز فیلمسازها روی شجاعتی که دارد، ارزش حقیقی خود را به رخ میکشد. جالبتر آن که به سبب زودهنگام بودن نسبی این مرگ در فیلم، موقعیتهای زیادی برای پردازش شدن آن توسط مخاطبان وجود دارد و این هدفِ اصلیِ سازندگان از کشتن ناتاشا را برآورده میکند. چرا که عدم حضور در انواع و اقسام لحظات مهم بعدی سبب میشود که خالی شدن جای وی در گروه را احساس کنیم و بفهمیم که او همهی این سالها، چهقدر بخش مهمی از MCU بوده است.
از رابرت داونی جونیور که پیش از اکران این فیلم هم سکانسهای ماندگار زیادی در نقش «مرد آهنی» داشت و انگار با فیلمنامهی دردناکتر Endgame فرصت تصویرسازی از بهترین نسخهی تونی استارک را پیدا میکند تا بردلی کوپر که بازهم در صداگذاری راکون کمنقص به نظر میرسد، همه و همه عملکرد گروه بازیگران Endgame را رضایتبخش کردهاند. اما راستش را بخواهید، شاید بهترین نقشآفرینی فیلم متعلق به جاش برولین در قالب تانوس باشد. چون ما در این فیلم دو تانوس مختلف را میبینیم که تفاوتهای زیادی بین آنها دیده میشود و برولین از پسِ نمایش هر دوی آنها و تاکید غیرمستقیم روی شباهتها و تفاوتهایی که با یکدیگر دارند، برآمده است.
شخصیتپردازی تانوس جدیدِ این فیلم از آن نظر اهمیت دارد که تصویر بتمانند آنتاگونیست دیدهشده در Infinity War را از بین میبرد. بسیاری از بزرگان دنیای داستاننویسی همواره روی این تاکید داشتهاند که شخصیتهای منفی در عین بزرگ، هدفمند و معنادار بودن، گاهی باید از درون بهعنوان موجودات توخالی و سادهای که واقعا هستند، نمایش داده شوند. موجوداتی که در ظاهر آنقدر فکر و نگاه خاص خودشان را دارند که بعضیها حتی از آنها خوششان هم میآید و با عقایدشان همذاتپنداری میکنند. تانوس در Infinity War چنین کاراکتری است. فردی از همان ابتدا شکستناپذیر که با آرامش خاطر زیادی رفتار میکند و انگار مطلقا به خاطر هدف بلند خویش سراغ نابودی دنیا آمده است. فردی که پس از پایان دادن سرنوشت خود به یک سیارهی دورافتاده میرود و مشغول استراحت میشود. اما Endgame تصویرِ مثلا بینقص تانوس را به درستی خدشهدار میکند.
چون نشان میدهد که او چند سال قبل و پیش از آن که زدن ماسک فیلسوفی دانا روی صورتش را یاد بگیرد، ضدقهرمان پوسیدهای بود که به خونریزی دشمانش عشق میورزد. کسی که خشن است، ناپخته است، دیوانه است و اعمالش آنقدرها هم منطق خاصی را دنبال نمیکنند. این مفهومسرایی هم باعث میشود که مرگ دوم تانوس در فیلم، بیشتر تبدیل به مرگ اصلی او بشود. چرا که این کاراکتر پیش از تجربهی مرگ دوم از ظاهر مطلقا کاریزماتیک خود نیز خارج میشود و هویت حقیقیاش را به نمایش میگذارد.
فیلم Avengers: Endgame جرئت اقتباس دقیق عناصری مهم از کامیکها را به خود داده است. این فیلم مفاهیمی همچون جهانهای موازی، زمین ۶۱۶ بهعنوان محل رخ دادن حوادث خط اصلی داستانی مجموعه، سفر در زمان و عناصری از ایندست را که به وفور در کتابهای مصور یافت میشوند و وارد کردنشان به سینما میتواند شدیدا خطرناک باشد، بدون ترس در خود جای میدهد. این یعنی کوین فایگی در فیلمی که شکی در موفقیت آن وجود نداشت، بهجای محافظهکاری سراغ جسارت رفته است و از پتانسیل صد در صدی اثر برای به خاک و خون کشیدن گیشهها برای وفادارتر کردن این دنیای سینمایی به منبع اقتباس ان استفاده میکند. حالا ما در MCU با چند خط داستانی همچون خط داستانی جدیدِ تولیدشده توسط فرار لوکی با تسراکت روبهرو هستیم. خطوطی که فیلم هم به غیرمستقیمترین حالات و بیرون از مرکز توجهات مخاطب آنها را به وجود میآورد و ابایی از رفتن به سراغ پرداخت مفصلتر آنها در آیندهی نهچندان دور ندارد. اینها از آن جهت اهمیت دارند که Avengers: Endgame که جرئت قانونشکنی در دنیای سینمایی خود و قانونسازی برای مواردی همچون سفرهای بین زمانی بهجای کپیبرداری ایدههای فیلمهایی جواب پسداده همچون Back to the Future را داشته است، بهرهی زیادی از کامیکها میبرد و حتی بهترین دیالوگهایش را بر پایهی اقتباس از آنها شکل میدهد. اما این ایدهبرداریها نهتنها سودجویانه به نظر نمیرسند که به دلیلی واضح وفادارانه هم هستند. Endgame اگر فلان دیالوگ حماسی را از کامیکها قرض میگیرد، قبل از آن هم به خودش اجازهی مسخره شدن توسط دستهای از مخالفان همیشگی را میدهد و ابایی از آوردن سکانس جنگیدن سفینههای فضایی با چند انسان قرارگرفته در لباسهای روباتیک درکنار والکریِ سوار بر اسبی پرنده و بالدار ندارد!
همین وفاداریها هم سبب میشوند که این فیلم اجازهی قرار دادن دیالوگ Avengers, Assemble (انتقامجویان، همگی به سمت هدفی واحد یورش ببرید) در دهان کاپیتان را داشته باشد؛ اجازه داشته باشد با استفاده از این دیالوگ شرایط لازم برای فوران ۳۰۰۰بارهی احساسات طرفداران را فراهم بیاورد. چرا که هرگز در حال سواستفاده از مدیوم بزرگ کامیکها نیست و با وفاداریاش به آن و کمک به دیده شدن بیشتر آن در جهان، لیاقت بهرهبرداری از این دیالوگ را پیدا کرده است. این تصویری از یک اقتباس موفق است؛ اقتباسی که هم از منبع کمک میگیرد و هم به دیده شدن خود آن کمک میکند.
پوسترهایی از فیلم
اپیزو یک سایت کوتاه کننده لینک و کوتاه کننده متن می باشد که شما می توانید از آن برای کسب درآمد از لینکها و مطالب خود استفاده نمایید . در اپیزو نیاز نیست حتما فایلی را آپلود کنید شما می توانید از هر لینک یا متن مناسب بازدیدکنندگان خود، استفاده کرده و آنرا تبدیل به لینک اپیزو کرده و بین دوستانتان به اشتراک بگذارید.
در اپیزو به سه روش می توان درآمد کسب کرد :
1- کسب درآمد از کوتاه کردن لینک
2- کسب درآمد از کوتاه کردن متن
3- کسب درآمد با استفاده از جذب زیرمجموعه
1- کسب درآمد از کوتاه کردن لینک
کوتاه کردن لینک چیست ؟ کوتاه کردن لینک یعنی تبدیل یک لینک طولانی به یک لینک کوتاهتر. در این روش شما با تبدیل لینکهای سایتهای دیگر و یا لینکهای دانلود وبسایت و یا کانال خود به لینک اپیزو و سپس به اشتراک گذاشتن آن لینک با مخاطبان کسب درآمد میکنید .
صفحه نمونه رد تبلیغ روی لینک کوتاه : نمونه لینک کوتاه اپیزو به همراه تبلیغ
نحوه محاسبه درآمد لینک کوتاه برای هر بازدید
هر بازدیدیک نفر 36 ریال + 15 تا 20 ریال از پاپ آپ مجموعا تا 56 ریال از هر بازدید و مجموعا 280 ریال برای هر نفر بازدیدکننده در هر روز محاسبه میشود .
2- کسب درآمد از کوتاه کردن متن (جدید)
هرمتنی که برای مخاطبین شما ، ارزش مشاهده داشته باشد می تواند برای شما درآمد تولید کند .
با استفاده از ابزار جدید اپیزو فکس Fax.is می توانید هر مطلبی را تبدیل به یک لینک کوتاه کرده و با مخاطبین دوستان و یا دنبال کنندگان خود به اشتراک گذاشته و درآمد کسب کنید .
چه متن هایی را میشه تبدیل به لینک کوتاه کرد ؟
- یک قطعه کد برنامه نویسی
- یک مقاله و یا تحقیق علمی ...
- یک خبر مهم و یا تیتر داغ روز که بازدیدکنندگان برای مشاهده آن حاظر به مشاهده تبلیغات باشند
- مجموعه از رمز فایل و یا رمز عبور
- و کلا هر متن یا عبارتی که دریافت آن برای مخاطبین شما ارزشمند باشد
لازم به ذکرست هرگز نباید با مطالب بیهوده و صرفا جهت کسب درآمد مخاطبین خود را وادار به مشاهده اپیزو کرد ، اینکار علاوه بر اینکه خلاف قوانین اپیزوست باعث ریزش مخاطب ، کاهش درآمد و در آخر نارضایتی و عدم بازگشت بازدیدکنندگان درآینده خواهد شد .
صفحه نمونه رد تبلیغ متن کوتاه : نمونه متن کوتاه شده با اپیزوفکس به همراه تبلیغ
3- کسب درآمد با استفاده از جذب زیرمجموعه
در این روش شما با به اشتراک گذاری لینک و بنر زیرمجموعه گیری اپیزو که در پنل کاربری شما قرار دارد اقدام به جذب زیرمجموعه خواهید کرد و 5% از درآمد هر زیرمجموعه را بدون کسر از وی دریافت میکنید .
روشهای متنوع در کسب درآمد از لینک و متن
2 تا 3 برابر کسب درآمد بیشتر از سایتهای مشابه
تسویه حساب منظم هفتگی و بدون تاخیر طی 6 سال گذشته
پنل و امکانات حرفه ای
بات تلگرام برای کوتاه کردن راحت تر لینکها
امکان ویرایش لینک و متن حتی بعد از انتشار
سقف درآمد روزانه اپپزو برای وبمستر صاحب لینک هیچ محدودیتی نداشته و شما می توانید به میزان کل بازدیدکنندگان حقیقی خود درآمد داشته باشید .
1- عضویت در سایت و تکمیل پروفایل و مشخصات حساب بانکی
2-ورود به سایت و تبدیل لینک ها و یا متن های مورد نظربه لینک اپیزو
3-به اشتراک گذاری لینک ایجاد شده با مخاطبین و یا در شبکه های اجتماعی ، سایتهای پربیننده ، کانالهاو گروهها در تلگرام و یا سایر پیامرسان ها و ...
4-اکنون به ازای هر بازدید که از لینک اپیزو ایجاد شده توسط شما شود کسب درآمد خواهید کرد .
5- درآمد شما پس از رسیدن به حداقل موجودی 10 هزار تومان بصورت اتوماتیک و بدون نیاز به ثبت درخواست در روزهای دوشنبه هر هفته ، واریز میگردد .
پرسش و پاسخ
1-من هیچ لینک یا سایتی برای قراردادن لینک و کسب درآمد ندارم چه کنم ؟
پاسخ : شما می توانید مطالب پربیینده ای را انتخاب کنید و در شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک ، کانالها و گروههای تلگرام و یا انجمن های عمومی به اشتراک بگذارید و بدون داشتن سایت نیز کسب درآمد داشته باشید .
2- برای کسب درآمد باید چه اطلاعاتی در بخش پروفایل وارد شود ؟
پاسخ : برای دریافت وجه باید در منوی اصلی / تنظیمات / ویرایش اطلاعات کاربری
یعنی در لینک :http://opizo.com/usercp/user/setting
مشخصات حساب بانکی خود را که شامل موارد زیر هست را وارد نمایید :
نام و نام خانوادگی ، نام بانک ، کد شبای حساب بانکی و شماره کارت بانک
وارد کردن همه موارد بالا بصورت کامل و فارسی الزامیست .
3-آیا امکان قراردادن لینک اپیزو در سایتهای خارجی و با بازدیدکننده خارجی وجود دارد ؟
پاسخ : بله اپیزو یک سایت چندزبانه بوده و کاربران خارجی نیز براحتی می توانند لینکهای اپیزو را باز کرده و رد تبلیغ کنند .
4- آیا می توانم خودم لینکهای خودم را باز و رد تبلیغ کنیم و کسب درآمد نمایم ؟
پاسخ : خیر اینکار تقلب محسوب میشه و در صورت مشاهده اکانت شما مسدود و درآمد شما بلوکه خواهد شد . باز کردن لینکهای کوتاه شده باید توسط مخاطبین شما انجام شود و آنها باید رد تبلیغ کنند .
5- درآمد اپیزو از چیست و چرا برای مشاهده لینک درآمد پرداخت میکند ؟
پاسخ : اپیز در صفحات هر لینک ، تبلیغاتی نمایش میدهد و به ازای این نمایش تبلیغات درآمد کسب میکند و این درآمد را بین خود و کوتاه کننده لینک تقسیم می نماید .
پاسخ : اپیزو یک سایت قدیمیست اگر کمی در گوگل سرچ کنید متوجه گستردگی حجم استفاده از اپیزو می شوید مطمئنا اگر اپیزو پرداختی نداشت کسی از آن استفاده نمی کرد . علاوه بر آن شما می توانید از سایتهای بزرگی که هماکنون در حال استفاده از اپیزو هستند استعلام کرده و از پرداختی اپیزو مطمئن شوید .علاوه بر این میتوانید با مشاهده نظرات کاربران در وبلاگ اپیزو نیز از صحت فعالیت اپیزو اطمینان یابید با استفاده از لینک زیر :
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
>>سیستم کسب درآمد دیجی کالا >>سیستم همکاری در فروش میهن استور MihanStore >>مجموع عظیم کتابهای صوتی بهبود فردی
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه دوست داشتی ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
مجموعه 2 عددی طرح معرق خانه شامل 2 طرح معرق خانه: 1.طرح معرق خانه ویلا سلطنتی 2.طرح معرق خانه گوتیک دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به شماره گذاری قطعات و همچنین شکل کامل شده آن ، آنها را به هم ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث دانش خانواده و جمعیت (بخش اول) همراه با پاسخ شامل: 9 جلسه تعداد صفحات: 11 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 19 به بالا فرمت: pdf ... ...
کتاب صوتی کتاب_واپسین_گفتار ( یا عالم اوراسینا) ازاسپالدینگ_نویسنده_کتاب_معبدسکوت ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث اسلام، مردم و ولایت از دیدگاه امام خمینی همراه با پاسخ شامل: 3 جلسه تعداد صفحات: 3 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 20 فرمت: ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت اثرات روانی خنده درمانی فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 20پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهخنده درمانی چیستاهمیت لبخندآثار مثبت خندیدنفواید جسمانی خنده و... ... ...